متاسفانه در ایران و سایر کشورهای شرقی، یک عده چپگرایی را به حسد طبقه متوسط به طبقه ثروتمند فروکاسته اند. در ادبیات و نگرش این عده ، ثروتمندان از دم افراد طماع و حریص و بی رحم هستند که خون فقرا را در شیشه می کنند. در این دیدگاه احتمال هرگونه استعداد یا ابتکار عمل اقتصادی در راه ثروتمند شدن، انکار می شود و تنها علت ثروتمند بودن یا شدن، خوردن حق دیگران تلقی می گردد. . در این نگرش فقرا هم چندان چنگی به دل نمی زنند بلکه یک عده افراد بی دست و پا ی مظلوم هستند که نیاز به قیمومیت چپگراها دارند. طبعا من به هیچ بخش از این نگرش و هیچ کدام از این ادعا ها باور ندارم. خوبی و بدی افراد ربطی به میزان ثروت آنها ندارد. هم بین ثروتمندها و هم بین فقرا افراد خوش قلب و مهربان و نیز افراد حریص و بدجنس وجود دارند. یک مشاهده سرسری هم به دور وبرمان بیاندازیم همین را می بینیم.
استعداد اقتصادی، مانند استعداد موسیقایی یا نقاشی یا استعداد فیزیک و ریاضی واقعیت دارد. برتر از سایر انواع استعدادها نیست ولی واقعیت دارد. برخی از آدم ها هستند که راه کار های اقتصادی هوشمندانه می اندیشند و طبعا پولدار می شوند. هر پولداری لزوما خون بقیه را در شیشه نمی کند!. برخی از آنها راهکارهای هوشمندانه اقتصادی در پیش می گیرند و ثروتمند می شوند. فقرا، افرادنیازمند قیمومیت چپگراها نیستند. خودشان می توانند تشکل تشکیل دهند و از حقوق خود دفاع کنند. دست آخر این که چپگرایی به معنای دشمنی با اغنیا و صغیر پنداشتن فقرا نیست. اگر بود چنگی به دل نمی زد اما چپگرایی بسی فراتر از این هست.
چپگرایی را نباید به بدگویی از همسایه ای که ماشین مدل بالاتر از ما دارد فروکاست!
مطالبات چپگراها بسی ارزشمند تر و والاتر از این حرفهاست. دایره فاخر مطالبات چپگراهای واقعی بسی وسیع هست. برخی از مطالبات چپگراها عبارتند از
۱) آموزش رایگان عمومی ۲) خدمات بهداشتی و درمانی رایگان و یا ارزان عمومی ۳) حفظ محیط زیست ۴) بالا بردن استانداردهای ایمنی ۵) مناسب سازی شهرها برای معلولان ۶) بالا بردن امنیت شغلی و اجبار کارفرما به رعایت حقوق کارگر و کارمند به هنگام تعدیل سازی نیرو ۷) حفظ میراث فرهنگی ۸) جلوگیری تصرف اماکن عمومی شهری ومنابع طبیعی توسط بخش خصوصی و محرومیت اقشار دیگر از آنها و و و و و
همه اینها مطالبات دوست داشتنی ای هستند اما هزینه و خرج دارند. سئوال این هست که خرج و هزینه آنها چه طور باید تامین شود و آیا به هزینه آن می ارزد یا خیر؟! الان باید به این سئوالات پرداخت. به جای کوبیدن «چپول ها » و فحش باران کردن آنها باید در مورد پاسخ دادن به این قبیل سئوالات به یک اجماع ملی رسید. با حذف چپ ها و کوبیدن آنها آینده درخشانی نمی توان ساخت.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل