مزاحمت جنسی از نوع برف بازی

+0 به یه ن

فیلمی در فضای مجازی پخش شد که در آن دو پسر به دو دختر رهگذر گلوله برفی پرتاب می کنند. بعد دخترها جیغی از روی وحشت (نه شعف) می زنند. بعد پسرها دختر ها را دوره می کنند. چند ثانیه بعد هم متفرق می شوند.

هر چند نیت پسرها ممکن هست شیطانی نبوده باشد و تنها از روی بچگی و ندانستن آداب اجتماعی و حریم ها اقدام به این کار کرده باشند اما در هر حال این کار مصداق مزاحمت جنسی است. خوشبختانه پس از فاصله کوتاهی اعلام شد که نیروی انتظامی عاملین این جرم را دستگیر کرده است. از تلاش  نیروی انتظامی و اقدام به موقع آن متشکریم.

یک عده در تقبیح این اقدام زشت مزاحمین راه به افراط می روند. حتی انگ های سیاسی   و امنیتی خانمانسوزی به آنها می زنند. شما را به خدا- همه چیز را سیاسی نکنید. مزاحمت خیابانی یک معضل اجتماعی است و به دور از غوغا سالاری باید با روش های متناسب با آن باید حلش کرد.
هرگز گمان نکنیم با مجازاتی سنگین خارج از محدوده ای که قانون برای آن جرم مشخص کرده می توان معضلی را حل کرد و جرمی را ریشه کن ساخت. روانشناسان و جامعه شناسان به ما می گویند مجازات سنگین به منظور درس عبرت کردن موجب ریشه کن ساختن جرم نمی شود. 

واقعیت این هست که در کشور ما آموزش درست در مورد حریم ها و معاشرت با جنس مخالف داده نمی شود. خوشبختانه به تازگی مجموعه ای به نام خرد جنسی در آپارات منتشر می شود که تا حدی این کمبود را بر طرف می سازد. توصیه می کنم حتما این مجموعه را تماشا کنید. به خصوص اگر پسر بچه ای دارید این مصاحبه خانم دکتر اعظم آهنگر را تماشا کنید. در آن خانم دکتر آهنگر به پدران آموزش می دهد که چگونه در سن ۴-۵ سالگی به پسر خود بیاموزند که حریم خصوصی مادر را پاس بدارند. بعد هم می گوید اگر این آموزش داده نشود در بزرگسالی پسر ممکن هست به سمت مزاحمت های جنسی پیش رود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

نظرتنگی

+0 به یه ن

داشتیم با شاهین بحث می کردیم و به این نتیجه رسیدیم که  یکی از دلایل مهم برای این که ایرانی ها از یک حد بیشتر پیشرفت نمی کنند نظر تنگی شان نسبت به هم هست.
افراد مبتکر که بتوانند  روش های نو و ابتکاری برای پیشرفت ابداع کنند در ایران ما زیاد هستند. فرهنگ مبتکر پروری داریم اما از آن سو تا یکی از راه ابتکار عمل خود پیشرفتی می کند عده زیادی پیدا می شوند که هم و غم خود را می گذارند برای این که پوز او را به خاک بمالند. بعدش یارو  تمام توان خود را باید صرف آن کند که توطئه ها را خنثی کند. دیگه نمی تواند توان خود را به رشد بیشتر  صرف سازد.
به نظرم می رسد در این 10-15 سال اخیر به برکت همین جریان هویت گرایی این نوع نظر تنگی در آذربایجان (منظورم همین آذربایجان خودمان هست نه کشور جمهوری آذربایجان) کمرنگ تر شده است. یعنی فضایی به وجود آمده که در آن مردم آذربایجان آن قدر به پیشرفت آذربایجان علاقه مند شده اند که دیگه تا حد زیادی نظرتنگی های پیش پا افتاده را کنار گذاشته اند. به خصوص نسل جدیدتر این طور شده اند. تا می بینند یکی دارد پیشرفت می کند پیشرفت او را پیشرفت جمعی خود می دانند و به آن می بالند. این خیلی مثبت و امید بخش هست.
در این راستا می خواستم یک نکته بگویم که البته از  زوایای دیگر هم قبلا به آن پرداخته ام.
از زبان مردم آذربایجان زیاد گلایه  می شنویم که در استان ما سرمایه گذاری نمی شود و به جای آن در شهرهای دیگر سرمایه گذاری می شود.
این حرف بی اساس نیست. اما باید دقیق تر روی این موضوع زوم کنیم و آن را از یک حالت گلایه که نتیجه ای جز ایجاد بددلی ندارد خارج سازیم.
من این روزها دارم یادداشت های علم را می خوانم. به واقع هم در زمان بروبیای پهلوی دوم که درآمد نفت سرشار بود و همه تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های بزرگ  توسط شخص شاه انجام می گرفت آذربایجان مورد بی مهری قرار می گرفت. تا جایی که حتی خود علم هم صدایش در آمد.
سرمایه گذاری ها بیشتر به سمت اصفهان و شیراز و خوزستان و یا خراسان سرازیر می شد.
بیایید یک خورده اینها را بشکافیم. وضعیت اصفهان فرق می کند. از قرار معلوم دست کم  از زمان سلجوقی ها  به این سو هر حکومتی که آمده به اصفهان توجه ویژه داشته است. فکر کنم این به خود اصفهانی ها باز می گردد که می روند و برای گرفتن امکانات چانه می زنند. در واقع مترصد  فرصت هستند که ببینند چگونه و از چه طریق می توانند امکانات را به سمت خود جلب کند.

خراسان به خاطر حرم امام رضا مورد توجه بوده و خواهد بود. خوزستان هم به خاطر نفت مورد توجه شاه بود.
و اما شیراز! راستش چه در دوران پهلوی اول و چه در دوران پهلوی دوم آن قدر از عشایر استان فارس (به خصوص از قشقایی های نازنین) کشته بودند و جنایت کرده بودند که این سرمایه گذاری ها را برای دلجویی می کردند.
بعد از انقلاب خیلی به استان فارس دیگه نرسیدند. اما هنوز که هنوزه در آذربایجان مرتب می شنویم که به شیراز رسیدند ما موندیم.
زمان آقای رفسنجانی یک کمی به کرمان رسیدند. بعدش هم از زمان آقای خاتمی به این سو به یزد می رسند. البته یزدی ها هم فرهنگ شبیه اصفهانی ها دارند. به قم هم که از اول انقلاب به دلایلی که خود می دانید خوب می رسند.
ببینید ما به طور سنتی با مردم شیراز و کرمان خوب می توانیم تعامل و همکاری کنیم. اخلاقمان با هم می سازد و در خیلی موارد همدیگر را کامل می کنیم. حیف هست که با  این نگاه میانه مان شکرآب شود. چون در صورت همکاری با شیرازی ها و کرمانی ها می توانیم به پیشرفت های بیشتری نایل شویم.
به طور آماری عرض می کنم.  موارد نقض قطعا می یابید. من علی العموم را عرض نمودم.

در مجموع این که روی چشم همچشمی با سایر استان ها طلب سرمایه گذاری کنیم روش درستی نیست. . در زمان رفسنجانی و خاتمی با صرف هزینه های هنگفت اومدند اون سد ها را در حوضه آبریز اورمیه زدند و شد آن چه که نباید می شد.
به جای چشم همچشمی با سایر استان ها باید ببینیم نیازمان چیست. برنامه ریزی کنیم و برای تحقق این برنامه ها بودجه بخواهیم. نه با گله گذاری بلکه از راهش! نه به خاطر این که در جذب سرمایه از اصفهان عقب نمانیم بلکه به خاطر این که پروژه مفیدی را که قبلا کاملا مورد بررسی کارشناسی قرار گرفته،  به ثمر برسانیم. این رویکرد برای پیشرفت آذربایجان مفید تر خواهد بود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

سه نکته با ربط و بیربط

+0 به یه ن


1) برخی همکلاسی های دوره ابتدایی من معلم شده اند. این دوستانم هر از گاهی از راه هایی که مدیر مدرسه شان به کار می گیرند تا  در معلم ها ی مدرسه  احساس تعلق ایجاد کنند می گویند.
ظاهرا مدیران مدارس این روزها در زمینه شیوه های نوین مدیریتی برای یک محیط علمی که در دنیا به کار برده می شود به طور مستمر مطالعه میکنند.
به مدیران نسل جدید مدارس در همین شهرستان های کشور خودمان، آموزش داده می شود که یک محیط علمی را با الدرم بلدرم و فرمایش از بالا نمی توان اداره کرد. باید کاری کرد که معلم ها احساس تعلق کنند تا  با به کارگیری هنر معلمی خوبش، بهترین شرایط را برای آموزش پدید آورند.

2) هراز چند کاهی نظام مهندسی یا نظام پزشکی برای اعضای خود کلاس های بازآموزی می گذارد که اطلاعات خود را از پیشرفت های فن خود  به روز کنند.. آموزش و پرورش هم  هر از گاهی برای معلم ها کلاس می گذارد که شیوه های آموزشی جدید را فرا بگیرند.
آیا مدیران رده بالای ما در این سی چهل سال  که به میز  یا میزهای خود چسبیده اند یک خط در مورد شیوه های جدید مدیریتی مطالعه ای داشته اند؟


3) اغلب شاهان ایران که دهه ها بر تحت سلطنت حا خوش می کردند کاری نمی کردند جز آن که والیانی را که خود منصوب کرده بودند به جان هم بیاندازند. والیان  که تمام مدت  با هم درگیر بودند دیگر رمق آن که قدرت شاه را به چالش بکشند نداشتند. مَلِک دهه ها بر تخت سلطنت می ماند  اما در نتیجه این سیاست  مُلک  ویران می شد.
دست آخر هم اغلب  این شاهان یا ترور شدند یا چنان دچار پارانویا شدند که بچه هایشان را کشتند یا کور کردند.
در تمام این مدت پیشکارهایشان  مرتب "درایت" آنها را می ستودند!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

فرم نظرسنجی

+0 به یه ن

در سال های اخیر تعداد و درصد دانش آموزانی که رشته های ریاضی و فیزیک و علوم مهندسی را در دانشگاه انتخاب می کنند کاهش چشمگیر یافته است. این پدیده عوامل گوناگون دارد که اتفاقا برخی از آنها میمون و مبارک است. مثلا، یکی از عوامل، احساس آزادی بیشتر دانش آموزان در انتخاب رشته های هنری است. با این حال به نظر می رسد اطلاع رسانی های نادرست و گاه سیاه نمایی در مورد رشته های علوم پایه و علوم مهندسی در این روند بی تاثیر نبوده است. لازم به نظر می رسد برنامه ای جامع برای اطلاع رسانی درست و واقع نمایی به جای سیاه نمایی در این رشته ها تهیه شود تا دانشجویانی که در این رشته ها به تحصیل مشغولند با شور و شوق بیشتری به تحصیل خود دل ببندند. همچنین لازم است برنامه ای برای راهنمایی دانشجویان به سمت فعالیت هایی که احتمال کاریابی را بالا می برد تهیه شود. قدم اول برای چنین برنامه ریزی ای، آگاهی برنامه ریزان از نگرش عمومی جامعه نسبت به جوانب گوناگون این رشته هاست. به این منظور، فرم نظرسنجی زیر تهیه شده است. خواهشمندم این فرم نظرسنجی را تکمیل نموده، آن را در بین آشنایان خود پخش نمایید. همچنین سپاسگزار خواهم شد اگر این نظرسنجی را در فضای مجازی به دیگران معرفی فرمایید. برای برنامه ریزی کارآمدتر، نیاز به آن هست که نظرات بخش های بزرگتری از جامعه از سنین، جنسیت، محل زندگی، میزان تحصیلات و رشته های تحصیلی گوناگون دانسته شود. پیشاپیش از همکاری شما در تکمیل و توزیع این فرم نظرسنجی سپاسگزارم. نتایج نظرسنجی به صورت آزاد در اختیار همه علاقه مندان به .ترویج و آموزش علم قرار خواهد گرفت.

 

فرم نظر سنجی:


https://yasamanfarzan18.wispform.com/f2ea88a6


پی نوشت: از همه عزیزانی که فرم نظر سنجی ای را که چند وقت پیش معرفی کردم تکمیل نمودند تشکر می کنم. فردا می خواهم نتایج آن را جمع بندی کنم و درروز 5 شنبه صبح در فرهنگستان علوم نتایج آن را ارائه نمایم. اگر تا کنون آن را تکمیل نکرده اید ممنون می شوم اگر تا ساعت 3 بعد از ظهر فردا آن را تکمیل کنید. خواهشمندم از آشنایان خود هم بخواهید که فرم نظرسنجی را تکمیل نمایند. توجه کنید که این فرم تنها برای فارغ التحصیلان فیزیک نیست. اتفاقا بیشتر مایل هستیم نظر دیگر افراد جامعه را با گرایش ها و علا یق متفاوت در مورد تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک بدانیم.



اگر با براوزر فایرفاکس باز نشد از براوزر کروم استفاده کنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

سخنرانی خانم بل کاشف پالسار هاى رادیویی و برنده جایزه سه میلیون دلاری breakthrough

+0 به یه ن

این سه شنبه از ساعت ٣:٣٠ ما سخنرانی زیر را دسته جمعى در اتاق d طبقه سوم ساختمان فرمانیه (جنب فربین ) نگاه خواهیم کرد. بعدش هم با هم صحبت مى کنیم. در راستاى همان برنامه توانمندسازى زنان در علم است. شرکت براى عموم آزاد است. Jocelyn Bell Burnell at Perimeter: a special public lecture webcast https://insidetheperimeter.ca/jocelyn-bell-burnell-perimeter-webcast/

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ]