عشق و …..

اولا منظور من از عدالت،تساوی افراد در برابر قانون بود که آن حضرات آیات مجری آن بودند.
دوم اینکه من از نوع حکم صحبتی نکردم.البته کسی که در مقابل حکومت اسلامی اسلحه بدست گیرد محاربه کرده وحکم او اعدام است،حالا این را هم در نظر بگیرید که وضعیت کشور جنگی هم بوده.
سوم اینکه ج ا بهترین رفتار رو با مخالفان خود داشته،نمونش هم فرمان امام بوده که هر کسی از منافقین توبه کرد آزاد شود.سال ۶۷
این رفتار امام برخلاف اصول امنیتی وکشورداری بوده ولی چون امام عالم دینیه اولویت رو بر هدایت انسانها میگذاره.(شرایط مورد نظر شما برای اصلاح)
در کشورهایی که حتی قانون اعدام ندارند هم همکاری با دشمن در هنگامه جنگ حکم اعدام داره.

فکر نمیکنم لازم باشه به بهانه هر اتفاقی مقدار معتنابهی تقدیر وتشکر نثار ج ا کنیم!
مثلا اینکه چون اکبر خرمدین بچه هاش رو کشته در راستای ریشه یابی انگیزه قاتل حدس و گمان خود رو بنویسیم مخصوصا اون قسمت ترکیب ایدئولوژی ایرانشهری و اسلام سیاسی!بسیاری از ارتشیهایی که میشناسم بهترین رفتار رو با خانوادشون دارند و زن وشوهر باهم تعامل خوبی دارند یا اصلا اداره زندگی کلا دست خانم خونه است.
در ضمن هر ایدئولوژی بد و اهریمنی نیست که باعث بشه تا واژه ایدیولوژی اومد همه متنفر بشن.
حالا من کاری به ایدئدلوژی ایرانشهری ندارم وفکر هم نمیکنم مالی بوده باشه!،ولی ایدئدلوژی اسلام سیاسی دیگر چه صیغه ای است؟سیاست در متن وجزء لاینفک اسلام است از اول ظهور اسلام هم همین بوده.
افرادی مثل آیت الله حسنی یا محمدی گیلانی هم برای فرزند خودشون که مخالف حکومت اسلام بوده همان حکمی رو می خواستند که برای افراد دیگه اجرا میشده، آیا از این عدالت بالاتر هست؟علاوه براینها نمیشه در ذهن کسی یک ایدئولوژی را زورچپان کرد مخصوصا اسلام سیاسی رو چون اسلام به غیر از سیاست بخشهای انسانساز دیگری هم دارد،عجیبه که فقط بخش قربانی کردن فرزند در ذهن کسی زورچپان بشه!!!

پنجشنبه 30 اردیبهشت 1400 پاسخ :

«افرادی مثل آیت الله حسنی یا محمدی گیلانی هم برای فرزند خودشون که مخالف حکومت اسلام بوده همان حکمی رو می خواستند که برای افراد دیگه اجرا میشده، آیا از این عدالت بالاتر هست؟» چه عرض کنم؟! من این را بالاترین حد عدالت نمی دانم. بالاترین حد عدالت این هست که اگر جوانی هم خامی ای کرد و اشتباهی مرتکب شد شرایط را فراهم کنی که خود را اصلاح کند. نه آن که فوری او را بکشی.

سلام و عرض ادب
من همیشه از مطالب شما استفاده میکنم. البته بیشتر از طریق تلگرام.
در بیشتر موارد با شما موافق هستم و تحلیل های شما به نظرم جالبه.
تاحالا پیش نیومده بود که تشکر کنم،
صرفا این کامنت رو میذارم برای تشکر از بابت وقتی که میذارین.
امیدوارم ادامه بدین، همینطور منصفانه و خوب.
آرزوی موفقیت و سلامتی
ارادت

پنجشنبه 30 اردیبهشت 1400 پاسخ :

سلام و ممنون از همراهی شما

خبر قتل بابك خرمدين كارگردان ٤٧ ساله توسط پدر و مادرش همه ما را دردمند ساخت.
عده زيادي مي گويند من اصلا باور نمي كنم پدري اين قدر بيرحم باشد. من از اين ناباوري تعجب مي كنم. مگه بار اول هست كه پدري فرزندش را به قتل رسانده؟! در همين يك سال ونيم گذشته ببينيد چند مورد شنيديم كه پدران دخترانشان را به قتل رساندند. خيلي از شاهان ايران پسرانشان را كشته اند. شاه عباس صفوي چند تا از بچه هاشو كشته چند تاشون را هم كور كرده. شاهان عثماني و تزار هاي روس هم در پسركشي دستي داشته اند. همين پتر كبير كه ادعاي مدرن بودن هم داشته پسرش را با شكنجه كشته!
من كه يادم نمي آد! شايد هم پدرم يواشكي تلويزيون را خاموش كرده نذاشته من ببينم. اما مي گويند در دهه شصت جزو برنامه هاي تلويزيون اين بوده كه والدين مي آمدند و گزارش مي دادند چه طور فرزند ضد انقلابشان را معرفي كرده اند تا اعدام شوند. خيلي از مقامات ج ا هم ، فرزندي يا نوه اي را به اين صورت معرفي كرده اند و هنگام اعدامش به گفته خودشان سجده شكر گزاشته اند. پدر خرمدين هم سجده شكر به جا مي آورد. اين كارها چهل ساله كه در كشور ما رسمه!
شايد جاي عجيب اين قتل معاونت مادر در قتل باشه. وقتي عمري در ذهن زني زورچپان مي كنند كه بايد مطيع شوهرش باشد همين نوع اتفاقات هم مي تواند بيافتد.
من موقع تايپ يا يك سري محاسبات خسته كننده اما نه چندان پيچيده، به مصاحبه هاي دكتر هلاكويي گوش مي دهم. باعث مي شه حوصله ام سر نرود و تا آخر كار روتين پشت ميز بنشينم.
خيلي از كساني كه به دكتر هلاكويي زنگ مي زنند و از ناراحتي هاي رواني شان مي گويند از فرزندان ارتشيان همنسل همين پدر خرمدين هستند. شرايط زندگي نظاميان (دوري از خانواده يا انتقال از اين شهر به آن شهر) در كنار انضباط خشك و انتظار اطاعت از اعضاي خانواده توسط پدر روزگار بچه هاي خانواده را سياه مي كند و آنها را از نظر رواني آسيب پذير مي كند. زنانشان هم اگر بتوانند دوام بياورند تبديل به روبات هاي بي اراده اي مي شوند. مثل مادر همين بابك. هلاكويي مي گويد تركيب پدر نظامي و مادر معلم با آن انضباطشان و انتظاراتشان از فرزند ، روزگار بچه ها را سياه مي كند. بقيه هم خيال مي كنند والدين ايده آلي هستند كه بچه هاي موفق بار مي آورند. در درجه پايين تري پزشكان همين بلا را سر بچه هايشان مي آورند. نظام بيمارستان هم مثل سربازخانه بسيار سلسله مراتبي و خشك هست. پزشكي كه در بيمارستان آن گونه در بالاي سلسله مراتب هست و جز چشم نمي شنود، در خانه هم از فرزند چنين انتظاري دارد و روزگارش را سياه مي كند.

ايدئولوژي وقتي در مغز كسي زورچپان شد جاي زيادي براي عاطفه نمي ماند. اين قاتل اخير تا حدود چهل سالگي ارتشي زمان شاه بوده و در ذهنش ايدئولوژي ايرانشهري زورچپان شده. بعد انقلاب و در دهه شصت ايدئولوژي اسلام سياسي. در چند دهه اخير هم كه تركيب اين دو تا. ديگه جايي براي مهر پدري نمانده!
خيلي مراقب باشيم! اين "آذري با غيرت" مورد پسند و تاييد حاكميت هم در
واقع پياده نظام همين ايدئولوژي هاست. كمترهم به سواره نظامي ارتقا مي يابد. هميشه در سطح پايين پياده نظامي نگاه داشته مي شود.
ما بايد خودمان تعريف هويت خود را در دست بگيريم. در اين تعريف دقت كنيم كه دوباره پياده نظام توسري خور يك ايدئولوژي ديگر نشويم. اصل را خانواده و تربيت كودكان به روش هاي علوم تربيتي جديد بگيريم. اصل را آموزش علوم بگيريم. اصل را رونق رساندن اقتصاد خانوارها بگيريم. اصل را حفظ محيط زيست بگيريم…..
نه آن كه هويت خود را فدايي اين و آن ايدئولوژي تعريف كنيم تا يك عده چلغوز را به قدرت و ثروت
برسانيم كه بروند عياشي كنند و ما هم بچه هايمان را به پايشان قرباني كنيم.
🍀@minjigh

هر چند به طور مستقيم به اين بحث من مربوط نمي شه اما بد نيست به اين موضوع هم به طور گذرا اشاره كنم.
يك جرياني هم از زمان شاه بوده كه مي خواسته بگه جامعه ترك ها خيلي زن ستيز هست و مردهاي غير ترك منطقه در مسايل مربوط به زنان،خيلي روشنفكرترند. من كه سالهاست در تهران زندگي مي كنم برتري خاصي از اين جهت در مردان غير ترك نديده ام.

اتفاقا در محل كار، از جانب مردان همان قسمتي از ايران بيشترين حق خوري ها عليه زنان را شاهد بوده ام كه ادعاي روشنفكري در زمينه مسايل زنان دارند. همچين ادعاي روشنفكري دارند كه مردان سوئد و هلند صد سال ديگه هم همچين ادعاهايي نخواهند داشت اما در حق خوري از زنان در محل كار پيشتازند.

اتفاقا برعكس اين تبليغات، وقتي مسئله حق خوري نسبت به زنان در محل كاربه خصوص در محيط دانشگاهي پيش مي آيد به نسبت پرونده مردان آذربايجان و اردبيل و زنجان و همچنين استان مركزي و شمال استان اصفهان كمتر سياه هست. البته اين بيشتر از روي پايبندي به "مرام" هست تا عقيده به مساوات زن و مرد.
از من بپرسيد كه بزرگترين خوبي و دستاورد جريان هويت طلبي در اين ١٥ سال اخير چه بوده، بدون شك جواب مي دهم : بي اعتمادي دختران و زنان ترك به حرف هايي از اين دست كه آنها را عليه مردان هم قوم خود تحريك مي كرد.
قبلا زنان نيمه-سنتي-نيمه-مدرن آذربايجان اون گونه تبليغات عليه مردان هم قوم خود را باور مي كردند و سر ناسازگاري با همسر مي گذاشتند يا عاشقان دلخسته خود را مي راندند .
نسل جديد دختران آذربايجان عاقل تر شده اند و كمتر به اين تبليغات منفي عليه مردان همزبان خود اهميت مي دهند.
در كنار همين تبليغات منفي كه عليه مردهاي ما در گوش دختران ما مي خوانند بددل كردن مردم شهرهاي مختلف آذربايجان عليه هم هست. كافي است يك اردبيلي پشت سر يك تبريزي جلوي يك غير آذربايجاني بدگويي كند. فوري مي آورند مي ذارند كف دست ما . خوشحال و خندان كه ببينيد شما تركان خودتان هم با هم نمي سازيد.

به هر حال، در محيط هاي دانشگاهي chemistryبيشتر بين دختر و پسرهاي يك منطقه كه همزبان هم هستند و فرهنگ مشابه هم دارند اتفاق مي افتد. من جاي دختران مجرد دانشجو باشم خيلي به اون دو-به-هم-زني ها توجه نمي كنم. احتمال اين كه يك دختر دانشجو از آذربايجان در دانشگاه عاشقي صادق و جاودانه در دانشگاه از ميان همزبانان خود اما از شهري جز شهر خود، بيابد بيشينه هست. عاشقي كه عمري بي منت و با طيب خاطر براي رفاه حال او بكوشد.
من جاي اين دخترها باشم به خاطر حرف اين و اون و آن قبيل تبليغات اين در را به روي خود نمي بندم.
مثلا اگر از تبريز باشيد احتمالا از همان اردبيل يا نمين يا مشكين يا جلفا عاشق جاودانه و همسر آينده "راحاتيخ ورن" نصيب تان مي شود. سوئدي و هلندي ها روشنفكرترند اما مرد سوئدي و هلندي عمري سخت كار نخواهد كرد كه منزل بزرگ براي شما تهيه كند. مردان بقيه جاهاي ايران هم شايد در اوايل آشنايي و دوران نامزدي، كمي زبان بازتر باشند اما روشنفكرتر عموما نيستند. به ادعا كه نيست!

🍀@minjigh