ما خانم های دهه پنجاهی

+0 به یه ن

ما خانم های دهه پنجاهی بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم!
سخت تر از اینهایش را هم دیدیم.
مملکت را هم از آن خودمان می دانیم! سهم و حق خودمان را از خیابان ها وو پارک ها و تفرجگاه ها و دشت ها و کوه ها و دریاهای کشور به رسمیت می شناسیم. سهم مشاع منظورم هست.
اگر قلدری آمد و خواست تفریح را از دماغمان بیرون بکشد در این که قرار خانوادگی بذاریم یا با دوستانمان مدرسه مان قرار دسته جمعی تفریحی بذاریم ثابت قدم تر خواهیم شد. از ترس قلدران نه به خانه خواهیم چپید و نه به دبی و مالدیو خواهیم رفت و نه بر شوهرمان فشار خواهیم آورد که ویلایی با دیوار های بلند و برج و بارو بخرد که به دور از مزاحمت آن قلدران تفریح کنیم. همینجا کشور ماست و حق داریم همینجا در مکان های عمومی تفریح کنیم.
همه جوره هم پشت نسل جوان تر از خودمان هستیم.
ما از اوناش نیستیم که در اتوبوس وقتی دختر جوانی می خندد لب بگزیم و تحقیرش کنیم و خنده را برلبش بخشکانیم. ما از اونهاش نیستیم که وقتی دختری از بلندی افتاد و پایش شکست برایش داستان هزار و یک شب بسازیم و آینده اش را خراب کنیم. ما از اونهاش نیستیم که برای جوان تر ها حرف درست کنیم. ما از اونهایش نیستیم که کار زندگی مان را ول کنیم و بپاییم ببینیم دختر همسایه چه می پوشد و با کی می رود و چه آرایشی می کند. ما از اونهایش نیستیم که اوشین را بر سر عروسمان بکوبیم! ما از اونهاش نیستیم که آرایش نداشتن کیت میدلتون (زن نوه ملکه انگلیس) را بر سر دختر فقیری که نه جواهرات کیت میدلتون را دارد و نه مثل او قرار است ماه عسلش را در جزایر اقیانوس آرام طی کند و تنها دلش به اندکی آرایش خوش هست بکوبیم!
ما از اونهایش نیستیم که بعد از این که قلدران پر و بال دختر جوانی را شکستند ما هم بیاییم یک سنگ به سرش بزنیم.
ما از اونهایش نیستیم که چون به چهل سالگی رسیدیم بگوییم دیگه از ما گذشته! ما ازاونهایش نیستیم که به همسالانمان تشر بزنیم که خجالت نمی کشی در این سن تازه داری اسکیت سواری یاد می گیری و در پارک اسکیت سواری می کنی؟! ما از اونهایش نیستیم که به دوستمان به خاطر انتخاب های فردی دخترش طعنه بزنیم!
ما از اونهایش نیستیم که نصف صحبتمان بدگویی از شوهر و مظلوم نمایی باشد و نصف دیگرش پشت سر دخترهای دوره زمانه گفتن! ما ازاونهایش نیستیم که پسرهایمان را از دخترها بترسانیم و ذهنیت منفی و تهاجمی علیه جنس مکمل در روان پاک آن مرد جوان ایجاد کنیم. ما از اونهایش نیستیم که ذهنیت پسرمان را نسبت به پدرش خراب کنیم و او را سربازی علیه پدر برای دفاع از مادر مظلومش بار بیاوریم (که فردا اون پسر معصوم هزار ویک خوددرگیری پیدا کند.)  لازم بود خودمان از خودمان دفاع می کنیم. پسرک هم به اندازه کافی خود موضوع برای مبارزه دارد!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]