شرط اول قدم آن است

+0 به یه ن

یاشار:
salam
hardan başlamaliyik? məncə NGO tasis elamaq lazimdir bu
zamanda . çün birləşmak lazimdir ....bir yerə yığışmaq.

مینجیق:
سلام
اجازه بدهید فارسی جواب بدهم که سایر دوستان هم متوجه بشوند. تاسیس NGO ایده خوبی است. در سی و یک شهریور سال 92 دو نوشته در این زمینه داشتم که می توانید در لینک های زیر بیابید:
http://yasamanfarzan.arzublog.com/post-39321.html

http://yasamanfarzan.arzublog.com/post-39322.html

شاید برای شروع ایجاد یک گروه وایبری یا گروه جی-میلی از افرادی با نگرش مشابه قدم مناسبی باشه. در این گروه در مورد "این که چه می خواهیم" و "چه می توان کرد" می شه بحث کرد تا به یک همگرایی رسید. به علاوه در این گروه می شه افراد را شناخت و دید کی فرد عمل هست. کی لاف زن هست و بس. کی اهل دعوا راه انداختن هست و.....
بعدش در انجام کار تیم و گروه را با دقت بیشتری می شه انتخاب کرد. اگر یک گروه وایبری بپاشه خیلی مهم نیست چون هزینه ای نداشته اما اگر بعد از دوندگی های بسیار و گرفتن مجوز ان-جی-او یا انجمن یا .... اگر عده ای بنای ناسازگاری بذارن و گروه بپاشه خیلی جای تاسف خواهد داشت.

پی نوشت: یک نکته دیگه هم این هست که اتجمن یا ان-جی-او یا حتی یک گروه وایبری باید جذابیتی برای اعضا داشته باشه که بیایند. بعید می دانم مردم این دوره و زمانه بدون آن که نفع شخصی ای  مستتر باشه  فقط برای یک هدف والا بخواهند وقت و انرژی و.... بذارند. کم پیدا می شوند که بخواهند بکنند. راستش را بخواهید مردم دوره و زمونه های قبل هم همین بودند اما ادعای خلوص و فداکاری و... بیشتر می کردند. مردم این دوره زمانه دست کم از این جهت رو راست تر هستند. شاید این جاذبه درج فعالیت در رزومه باشه شاید جو شادو طنز گونه و تفریحی باشه شاید-چنان که افتد و دانی- مختلط بودن باشه و..... (البته باید حد و حدود را و خطوط قرمز را مشخص کرد. ماتی میخانا سی ایستمیروخ!) خلاصه یک جذابیتی باید داشته باشد که دامنه اش وسیع و تاثیرگذار باشه. مگر این که گروه را خیلی کوچک از عده ای بسیار محدود از افراد متعهد بگیری که البته اون هم آسیب های خود را داره. می تونه بعد از مدتی به یک جمع خشک مغز و متعصب و ناآشنا به واقعیت های روز تبدیل بشه که اندکی بعد سر هیچ چی بیافتند به جون هم و همدیگر را به سست عنصری متهم کنند.
از تجارب انجمن های دیرپا که خوشبختانه در همین تبریز خودمان کم نیستند استفاده کنید تا راز ماندگاری  انجمن را کشف کنید و سنگ بنا از همان ابتدا درست بذارید.
پی نوشت دوم:  این هم یک تجربه ناموفق اما آموزنده و قابل تامل
پی نوشت سوم: ایجاد گروه و.... هم یک استعداد خاص و یک جذبه می خواهد. شرایط و موقعیتی می خواهد.  به قول حافظ "آنی" می خواهد. تحربه به من نشان داده که شخصا این "آن" را ندارم. شما تجربه کنید اگر آن "آن" را داشتید که چه بهتر! اگر نه، بذارید دوستی که چنین "آنی" دارد پیش قدم شود. شما از او حمایت کنید. نقش حمایتی هم کم نقشی نیست. اتفاقا تجربه به من نشان داده که شخصا در این نقش حمایتی خوش می درخشم.
پی نوشت چهارم: اگر گروهی ساخته اید که خوش و خرم و سازنده به جلو می رود در اضافه کردن افراد جدید بسیار دقیق و محافظه کار باشید. ممکن هست فرد جدید گروه تان را به هم بزند. من در این مورد تجربه تلخی دارم.
فکر نکنید که اضافه کردن فردی مشهور و مجرب که سابقه رهبری انجمن ها ی متنوع را دارد لزوما باعث ارتقا گروه شما خواهد شد. چه بسا بیاید و همه چیز را خراب کند. متاسفانه در کشور بسیاری از این افرادی که به این سبب مشهور هستند در واقع چنین رویه ای در پیش می گیرند. 1) تا می بینند گروهی و انجمنی از افراد بی نام و نشان کاری سازنده پیش گرفته اند ظاهر می شوند و خود را جزو آنها معرفی می کنند. چون در این میان تنها او معروف هست تمام دستاوردهای گروه به اسم او مصادره می شود. (2) بعد از مدتی با دروغ و کلک و تفرقه افکنی گروه را از هم می پاشد. (3) گروه را ترک می کند و این گونه تبلیغات می کند که تا من از گروه خارج شدم گروه از هم پاشید. بی خبران هم گمان می کنند همه دستاوردهای گروه از او بوده و ضامن بقای گروه هم او بوده و بس. غافل از این که کاملا برعکس بوده.
خلاصه حواستان به این آسیب  باشد.
پی نوشت پنجم: خود سرانه شخصی را به گروهی که خوب جلو می رود اضافه نکنید. با همه اعضای گروه مشورت کنید. اگر کسی در این میان شخص تازه وارد را بهتر از شما می شناسد اما در مورد آمدنش ذوق و شوق نمی دهد تقریبا مطمئن باشید که ته دلش راضی نیست. از او بدی هایی می داند که به هر علت از باز گفتن آنها در جمع ابا دارد. نظر خنثی و یا حتی سکوت او را به مخالف شدید تعبیر کنید.
پی نوشت ششم: اگر از قبل ساختاری وجود دارد که به اهداف شما نزدیک هست زحمت ایجاد ساختار جدید به خود ندهید. به جای آن سعی در تقویت ساختار موجود کنید. اگر هم فکر می کنید ساختار مزبور دچار انحرافی شده بهتر است سعی کنید جریانی راه بیاندازید که آن ساختار را به راه اصلی برگردانید. ساختارهای موازی متعدد از بلاهای کشور ما در حال حاضر هستند. نسل قبل با ایجاد ساختارهای موازی سرمایه های کشور را به هدر دادند. به خاطر خودخواهی هایشان بود. می خواستند عنوان پرطمطراق "بنیانگذار ...." یدک بکشند.
به نظر من وقتش رسیده که بت سازی از بنیانگذاران  موسسات و انجمنها دست بکشیم و به جایش از کسانی تکریم کنیم که نهادی که کج می رفت به راه راست باز گرداندند. 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]