هشدار افت كیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاههای كشور
تعداد دانشجویان و مقالات علمی در سالهای اخیر رشد كمّی چشمگیری داشته است. اكنون این سؤال در محافل علمی و دانشگاهی مطرح میشود كه اندازهگیری توسعه و پیشرفت علمی صرفاً با این معیارهای كمّی چه نسبتی دارد؟ یكی از وظایف اصلی فرهنگستان علوم تبیین جایگاه علم و فناوری كشور و رصد و پایش روند حركت، تحول و پیشرفت آموزش و پژوهش كشور و هشدار در صورت مشاهدۀ كاستی ها در این رابطه است.
علوم، بهویژه علوم پایه، مشتمل بر ریاضی و فیزیك، نیروی پیشران بسیاری از تحولات اجتماعی در سدههای اخیر بوده اند. تاثیر اجتماعی علوم پایه در دو وجه نمود بیشتری داشته است: تاثیر بر دیدگاه و نحوۀ تحلیل و استدلال افراد جامعه و تولید فناوریهای نو. این دو نقشی اساسی در حركت جوامع بشری به سوی جوامع مرفه و پیشرفته داشته اند. از اینرو ملاك ارزیابی توسعه و پیشرفت علمی، تولید و استفاده از علم نافع است. علم نافع آن است كه سه هدف اصلی توسعه علمی را، یعنی، رسیدن به مرزهای دانش، بهكارگیری در ارتقای فناوری و تربیت نیروهای ماهر، تامین كند. متاسفانه در سالهای اخیر دیدگاههای كمّینگر به ارزیابی علمی- هم در آموزش و هم در پژوهش- غلبه و نمود چشمگیری داشته اند. اما نیل به سه هدف توسعه بدون توجه به كیفیت آموزش و پژوهش و رعایت استانداردهای جهانی محقق نخواهد شد. دیدگاه مبتنی بر توسعۀ كمّی و نادیده انگاشتن كیفیت صرفاً به انباشت نیروهایی ناتوان میانجامد كه طبعاً نمیتوانند در توسعه و پیشرفت كشور نقش موثری داشته باشند.
در دیدگاه كمّینگر برای ارزیابی پژوهش، پیشرفت علمی صرفاً بر اساس تعداد مقالاتی كه در مجلات ISI یا ISC به چاپ رسیده اند سنجیده میشود. مطابق بررسیهای علمی و دقیق انجام شده از طرف سازمانهای معتبر جهانی پایش علوم، كه بارها مورد استناد مسئولین كشور نیز قرار گرفته اند، ایران از این منظر و به لحاظ كمّی در منطقه اول است. علاوه بر شاخص تعداد مقالات، معیارهای آماری سنجش كیفیت پژوهش نیز سالها است كه كمّی شده اند و در همان بررسیهای سازمانهای معتبر نیز اندازهگیری و در انتشارات آنها درج میشوند، كه البته كمتر مورد اشاره مسئولین كشور قرار میگیرند. یكی از این معیارها ضریب استناد و ارجاع به مقالات است، كه متاسفانه برای مقالاتی كه از ایران به چاپ رسیده اند بسیار پایین است. انتشار مقالات با كیفیت نازل در رسیدن به سه هدف توسعه علمی كمكی نمی كند و صرفاً منجر به اتلاف سرمایه و استعدادها خواهد شد.
در بُعد آموزش دانشگاهی نیز نظامهای متعددی از جمله دانشگاههای دولتی وابسته به وزرات علوم، دانشگاههای دولتی وابسته به سایر نهادها و وزارتخانهها، مانند دانشگاه فرهنگیان، دانشگاههای آزاد اسلامی، پیام نور، فراگیر و غیر انتفاعی، در كشور وجود دارند، كه هر كدام باید رسالت و جایگاه خود را داشته باشند و در مسیر مناسب خود حركت كنند. خلط جایگاه و رسالت این دانشگاهها به كیفیت آموزش و پژوهش در نظام دانشگاهی صدمۀ جدی وارد كرده و میكند. رسالت دانشگاههای برتر تربیت پژوهشگران نخبه برای رسیدن به سه هدف پیش گفته است. رسالت بعضی از دانشگاهها صرفاً تربیت نیروهای باسواد به معنی عرفی است و دانشگاههای تخصصی تربیت كارشناسان مورد نیاز سازمانهای متبوع را بر عهده دارند. رسیدن به كیفیت مطلوب در آموزش، كه البته لازمۀ ارتقا در كیفیت پژوهش است، حمایت ویژۀ مالی از دانشگاههای برتر و خودداری آنها از پذیرش دانشجوی پولی را طلب میكند و در عین حال اعطای استقلال داخلی به آنها ضروری است.
در بحث كیفیت آموزش و پژوهش دانشگاهی دو نكته باید مورد توجه ویژه قرار گیرد: (1) راهاندازی دورههای تحصیلات تكمیلی دانشگاهها باید با اعمال جدی و دقیق ضوابط موجود انجام پذیرد؛ هرچند كه خود این ضوابط نیز به نوبه خود باید با مشورت با دانشگاهیان بازبینی و اصلاح شوند. (2) اعضای هیات علمی و در مرحلۀ بعد دانشجویان تحصیلات تكمیلی، به ویژه دانشجویان دكتری، محور اصلی پیشبرد كارهای پژوهشی دانشگاهها و پایش كیفیت آن هستند و لذا در جذب اعضای هیات علمی و دانشجویان دكتری توجه به كیفیت و توانایی علمی افراد باید در اولویت اول قرار گیرد.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل