شعر

+0 به یه ن

حدس بزنید این شعر از كیه؟

خاطرات كودكی یادش به خیر
آن همه آسودگی یادش به خیر
بی خبر بودیم از درد پدر
تا كه شد از رنج دوران، خم كمر
در میان سفره هامان نان و شیر
مادرم پیش از همه می گشت سیر
داشت لبخندی به لب در گفتگو
هیچ كس آگه نبود از درد او
دستمان پر پینه و بی مایه بود
سادگی افزون ترین سرمایه بود
قلب هامان از صفا خالی نبود
عشق هامان پوچ و پوشالی نبود
حیف، انسان ناگهان مغرور شد
 بنده ی جاه و مقام و زور شد
بی خبر ماندیم از هم بی خبر
ای دریغا ای دریغا، ای بشر



پاسخ: شاعر این شعر یكی از فرزندان بنیادكودك به نام آزاده زاهدی هست كه الان دانشجوی روانشناسی می باشد. این شاعر جوان به تازگی دیوان شعرش را با عنوان نقطه ای برای فكر كردن منتشر ساخته. انتشارات شاسوسای كاشان كتاب را چاپ كرده. برای اطلاعات بیشتر می توانید به این لینك مراجعه فرمایید.
بنیاد كودك در كاشان نیز شعبه دارد. اخیرا در مراغه هم شعبه ای باز كرده اند. هم اكنون هفت كودك مددجو از شعبه ی مراغه ی بنیادكودك منتظر كفیل هستند. لطفا از طریق اینترنت یا صحبت رو در رو شعبه مراغه بنیاد كودك را به آشنایانتان بشناسانید. اگر شعبه بیشتر شناخته شود (به خصوص در بین مراغه هایی كه خارج از مراغه زندگی می كنند) مددجویان سریع تر كفیل می یابند. به علاوه فعالیت های گوناگون شعبه بیشتر حمایت مردمی می یابد. شعبه های جدیدالتاسیس را باید از طریق "اطلاع رسانی خود جوش مردمی" در جامعه شناساند تا حامی بیابند. چندی قبل هم تاسیس شعبه ی رشت را اینجا منعكس كردم. گزارشی از فعالیت های شعبه ی رشت را می توانید اینجا ببینید. در هر كجای دنیا كه زندگی كنید بنیاد كودك امكان حمایت از مددجویان را از نقاط مختلف ایران فراهم می سازد. می توانید با مراجعه به سایت بنیاد كودك خود انتخاب نمایید.  از طریق تبلیغ و شناساندن بنیاد هم می توانید از این امور خیر حمایت كنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]