وای بر مردمی كه ....

+0 به یه ن

انتظار داشتم در ادامه ی نوشته های قبلی ام كسی كامنت بگذارد و  دیالوگ ماندگار نمایش نامه ی گالیله برتولت برشت را یاد آوری كند. جایی كه به گالیله به خاطر ترس از مرگ و به  خاطر پس گرفتن حرف حق خود تشرمی آیند "كه وای بر مردمی كه كسی مثل تو قهرمانش باشد" و او چه حكیمانه پاسخ می دهد "وای بر مردمی كه نیاز به قهرمان داشته باشند!"

من با این نظر كه برشت از زبان گالیله بیان می كند كاملا موافقم. منظور من هم در چند نوشته ی قبلی از قهرمانی كه به یاری دریاچه ی اورمیه می شتابد كسی نیست كه  خود را آماده ی فدا شدن می كند. امیدوارم نیاز به آن نباشد. امیدوارم به سوی یك جامعه ی مدنی پیش برویم كه برای دفاع از محیط زیست سازمان های مردم نهادی بتوانند تشكیل شوند كه كارشان كاملا قانونی باشد و در نتیجه  خطری متوجه فعالین محیط زیست نشود.

خوشبختانه الان دولت جدید  به نجات دریاچه ی اورمیه اولویت داده . به علاوه  با  تشكل ها و ان-جی-او ها  سر ناسازگاری ندارد. امیدوارم هر چه زودتر تشكل ها و ان-جی-او ها یی برای حفظ دریاچه ی اورمیه شكل گیرند و قهرمانان ما -چه خانم و چه آقا- در قالب این ان-جی-او ها فعالیت كنند. از وقت و نیروی فكری خود مایه بگذارند تا برای نجات دریاچه كوشا باشند. اتفاقا برای موفقیت این نهاد ها باید خیلی مراقب باشند كه انگ سیاسی و غیر قانونی به آنها بسته نشود. از  هر گونه وابستگی به كشورهای خارجی یا به كار بردن هر نمادی كه شبهه ایجاد می كند و باعث انگ زدن می شود بپرهیزند. اول از همه مراقب باشند كه فردی مشكوك را وارد نهادشان نكنند كه برایشان مشكل ساز باشد. اول مراقب خود باشند تا بعد بتوانند قهرمانانه به داد عروس خانم برسند.

  من د ر انتخاب آن سه زن گرجی و هندی و كنیایی  به عنوان نماد دقت كردم كه كسی را انتخاب نكنم  كه با "مرگ در راه هدف" معروف شده باشد. علت معروفیت آنها هوشمندی و درایت شان در حمایت از محیط زیست بود.  به این  معنا با گالیله و برشت همنظرم. امیدوارم قهرمانانی زنده و سرزنده و بانشاط  و آزاد داشته باشیم كه سال ها عمر كنند و با درایت و هوشمندی خود به جامعه خیر برسانند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]