+0 به یه ن
درطول دهه های گذشته درجمهوری اسلامی، تصمیم های بزرگ در حاشیه هیئت های مذهبی گرفته می شد. برای همین اونهایی که می خواستند از رانت ها برخوردار بشوند و یا بر تصمیم سازی های مهم کشوری اثرگذار باشند سعی می کردند در هیئت های مذهبی دولتمردان و رجال جمهوری اسلامی وارد بشوند. همسرانشان هم با همسران آنها در دوره ها و روضه ها و .... حشر و نشر می کردند.
فکر نکنید در کشورهای پیشرفته خیلی با این متفاوت هست. اونجا هم لابی کردن های پشت پرده در سیاست حرف اول را می زنه. منتهی جای لابی کردنشان هیئت های مذهبی نیست. معمولا سناتورها و سایر دولتمردان به باشگاه تنیس یا گلف می روند و هنگام گلف بازی برای منافع شخصی و گروهی خود لابی می کنند. یا هم که با هم به محل اسب دوانی وپرورش اسب همدیگر می روند و اونجا به همدیگر- پدرخوانده وار- پیشنهادهایی می دهند که نمی توان آنها را رد کرد!!
اگر این اپوزیسیون خارج نشین -به خصوص اپوزیسیون راست گرا- حرفی برای گفتن داشت در این چهل و چند سال در این کلوپ ها می بایست نفوذ می کرد. شاهزاده رضا پهلوی با کدام سناتور و یا دولتمرد آمریکایی در این چهل و چند سال گلف بازی کرده!؟ پادشاهی خواهان عکس های او را در حال اجرای موسیقی پاپ منتشر می کنند و قربان صدقه اش می روند. آخه این کار را که گروه اندی و شهرام شب پره بهتر از او می کنند! اگر این خاندان قرار باشه با این موقعیت خود حرفی در آینده سیاسی کشور داشته باشند همسر رضا پهلوی تا الان می بایست ده ها مهمانی داده بود که در هرکدام سه چهار تا سناتورآمریکایی یا دولتمرد اروپایی دعوت بوده باشد. کلاس یوگا رفتن های این خانم معروفند. آیا تا به حال در این گونه کلاس هایی که می رود با زنان خانواده کندی یا بوش یا دیگر سلسله های قدرتمند آمریکا همکلاس شده!؟
در فیس بوک دیدم که بانوان پادشاهی خواه رشت کلی از همسر رضا پهلوی تجلیل کرده بودند و او را به خاطر سر دادن شعار « مرگ بر سه فاسد.....» ارتش تکنفره شاهزاده خوانده بودند. شاهزاده سوار براسب آنها برای این که از آن سوی آب ها به داخل کشور نزول اجلال کند و به آرزویش برسد نیاز به چنین ارتش تکنفره ای که از او چهره فاشیست می سازد ندارد! نیاز به همسری دارد که با معاشرت با زنان خاندان های قدرتمند اروپا و آمریکا از یک سو و از سوی دیگر با مردمداری و لبخند بر مردم ایران از هر طیفی برای شازده قدرت نرم ایجاد کند.
اگر در این گونه جمع ها نمی چرخند با یک خانواده معمولی اندکی پولدار تر از معمول-جز در نام خانوادگی- چه فرقی دارند ؟! عرض کردم «اندکی». از من نوعی خیلی خیلی پولدارترند اما در مقابل الیگارش های فعلی ایران ثروت چندانی ندارند. الیگارش های فعلی ایران با ثروتشان می توانند عده و عُده ای را جمع کنند که شاهزاده رضا پهلوی با این هواداران پرسروصدایش حتی نمی تواند خوابش را ببیند. از سوی دیگر هم کسی مثل ترامپ و دیگر دولتمردان راستگرای سراسر دنیا (حتی اندک دولتمردان چپگرای باقی مانده در دنیا) ترجیح می دهند با الیگارش هایی که میلیاردها در جیب دارند پای میز مذاکره بنشینند نه با شازده ای که فیلم هایی از او بیرون می آید که نشان از آن دارد که در ۶۵ سالگی مثل یک تین-ایجر رویای ستاره راک شدن دارد!
نتیجه ای که می خواهم بگیرم آن است که برای آینده ایران نمی شه روی پادشاهی خواهان خارج از کشور حساب کرد. آن چه که راستگراها را قدرت می بخشد ندارند. فقط ادعا و هارت و پورتش را دارند.
اما بخش های منطقی تر اپوزیسیون خارج از کشور (که تا جایی که من می دانم هیچ کدام پادشاهی خواه نیستند) در یکی دو زمینه خوب کار کرده اند. از جمله در زمینه به قول خودشان عدالت انتقالی. مثلا کاری که بنیاد برومند در مستند سازی مدارک دادخواهان داشته ،می تواند کمک کند که پروسه دادخواهی آلوده به انحراف نشود. اگر این گونه مستند سازی ها نباشد و دادخواهی به انتقام شخصی فروکاسته شود سنگ روی سنگ بند نمی شود! در این صورت تر و خشک با هم می سوزند. اگر جامعه ببیند که مانند دادگاه های سوئد، پروسه دادخواهی یک پروسه طولانی اعصاب خرد کن-حتی برای شاکی است- هست (نه هارت و پورتی از نوع مورد پسند همسر رضا پهلوی یا علی کریمی) کسی بلند نمی شود برای هر که به او حسادت می ورزد یا با او تضاد منافع دارد پاپوش بدوزد! تنها کسانی وارد این پروسه می شوند که به واقع مورد ظلم جدی واقع شده اند و عمیقا دردمند هستند.بله! دادخواهی در یک دادگاه عادلانه خود درد دارد. شاکی باید مبارزه کند تا جرم متهم را اثبات نماید. با کشت و کشتار و تجاوز به قصد انتقام جویی خیلی فرق دارد. وقتی اصل بر برائت متهم قبل از اثبات جرم باشد شاکی و وکیلش لحظات چندان لذت بخشی در دادگاه قبل از اثبات جرم نخواهند داشت چرا که وکیل متهم آن ها را جهت اثبات بی گناهی موکلش به صلابه کلامی می کشد!
اشتراک و ارسال مطلب به: