پیشگیری از قضایای منجر به «می-تو» در محل کار

+0 به یه ن

منظورم  آزارجنسی است. تاکید هم می نمایم تنها در موردپیشگیری صحبت می کنم. اگر خدای ناکرده اتفاق بیافتد من نمی دانم چی می شود در محیط ایران کرد؟! شناختی که من از پیشکسوتان و رئیس روسای کل در این مملکت دارم به من می گوید اگر خدای ناکرده چنین اتفاقی بیافتد و شکایت به آنها برده شود  حتی اگر به ظاهر از قربانی دلجویی کنند و به درددل او گوش کنند پس فردا خواهید دید اون فرد آزارگر ازدست همان رئیس کل جایزه  و پست می گیرد و محبوب و رفیق گرمابه و گلستان پیشکسوتان هم می شود. در واقع بعد از آن آزارگری و اثبات آن،  آقایان بزرگان به او خواهند گفت «ولکام تو دِ کلاب». 

اگر هم دیدید یکی از این پیشکسوت ها خیلی دم از اخلاق می زنه خیال نکنید به این مسایل حساس هست. نه بابا! منظور پیشکسوتان از اخلاق میزان خم شدن مردم در مقابلشان جهت ادای احترام به آنهاست. هر کی تملق شان را بگه از منظر آنها اخلاقش خوب هست ولو این که به ده ها دختر و پسر آزار جنسی رسانده باشه یا دستش کج باشه و دزدی کرده باشه. ببینندهم یکی از این مسایل خیلی ناراحت هست و بی تابی می کنه نصیحتش می کنند که مثل من پخته باشید و صبر و طمانینه  نشان دهید. اگر خدای ناکرده یکی چیزی بگه  که به تریج قبای این بزرگان بر بخوره اون وقت باید ببینید چه صبر و طمانینه ای نشان می دهند!

پس جوان ترها -اعم بر دختر و پسر – بهتر هست که خودشان آگاه شوند و خود از خود محافظت کنند و  خود را در معرض آزار جنسی قرار ندهند. راه هایی هست که بتوان از خود محافظت کرد و رفتاری داشت که کار به آنجاها نرسد. من در این مورد دارم صحبت می کنم. منظورم هم  مکان های اداری و دانشگاهی است. در این مکان ها ریپیست حرفه ای کمتر پیدا می شود . در نتیجه من قرار نیست دفاع رزمی و نظایر آن به شما بگویم. اون آموزش ها برای محلات خطرناک هست نه برای محل کار آن هم در اداراتی که  فقط افراد به اصطلاح محترم در آن رفت و آمد دارد. منتهی برخی از همین افراد به اصطلاح محترم هم به شیوه های خود  آزارگر جنسی هستند. مخاطب من اینجا هم دختران هستند هم پسران چرا که پسران هم مانند دختران می توانند قربانی آزارگران جنسی باشند.

اولین قدم این هست که سعی کنیم افرادی که ممکن هست رفتار جنسی نامناسب از آنها سر زند به محیط راه ندهیم.  برخی از تیپ ها محتملترند د که آزارگر باشند. این تیپ ها را در زیر  تشریح می نمایم. اما قبل از آن تاکید می کنم که مردان مجرد -اتفاقا بر عکس تصور عموم- جزو کم آزارترین ها و نجیب ترین ها و شریف ترین ها  هستند. بیخودی جامعه در مقابل آنها گارد می گیرد. همین طور مردان خوش تیپ! مردها معمولا از حضور مردی خوش تیپ در همسایگی حس خطر می کنند. ولی در واقعیت، مردان خوش تیپ کمتر آزار جنسی می رسانند به این علت ساده که نیازی ندارند. کسانی که برایشان چراغ سبز نشان می دهند کم نیستند درنتیجه نیازی ندارند بیافتد دنبال یک نفر و او را بیازارند. اگر این کار را بکنند بیشتر برای مناسبات قدرت هست نه به دلیل خوش تیپی.  یوسف های زمانه را در چاه نیاندازید. از اونها آزاری نمی رسد.

و اما تیپ هایی که بیشتر احتمال دارد که آزار گر باشد:

۱-  مردان پرمدعا در آستانه پیری. ظاهرا برای این که به خود ثابت کنند هنوز جوانند اشتهای سیری ناپذیری به آزارگری جنسی دارند.  در بین استادان دانشگاه و پزشکان از این طیف بسیارند. اگر به ناتوانی  یا کم توانی جنسی برسند بیشتر به آزارگری جنسی می پردازند تا خود را از تک و تا نیاندازند. در مجموع ازار گری اینها نه از روی میل جنسی بلکه از روی تثبیت مناسبات قدرت هست. می خواهند به همه -از جمله خود- نشان دهند که هنوز همان شیرنری هستند که صبح در چهار گوشه قلمروش پی پی می کند تا محدوده آن را مشخص سازد و شیر نر دیگری  به آن وارد نشود. آزار گری جنسی آنها در محدوده قلمروشان هم نمایش همین قدرت هست.

۲- مردانی که از برخی مدارس خاص تهران که معروف  به مدارس درسخوان ها هستند فارغ التحصیل شده اند. اینها در زمان نوجوانی شیطنت مخصوص آن دوران را نکرده اند و از نظر جنسی خیلی ناپخته اند. بعد که در محل کار به پست و مقامی می رسند از آن سو استفاده می کنند و شیطنت هایی که در نوجوانی می بایست می کردند -نه به طور معصومانه نوجوانانه بلکه به صورت کثیف رذیلانه- در محیط کار انجام می دهند. آن هم ناشیانه.

تاکید می کنم که منظورم از مدارس خاص تهران علامه حلی نیست. اتفاقا دانش آموزان علامه حلی شیطنت هایشان را به موقع انجام می دهند و برای میانسالی و پیری نگه نمی دارند. دست کم در این مورد فارغ التحصیلان سمپاد ناپخته نیستند. عموما از همان دوران راهنمایی تجربه پل و کانال زدن به مدرسه سمپاد جنس مخالف شهر یا محله خود را که دارند! 

۳-  مردانی که خیلی ادعای بذله گویی و اجتماعی بودن دارند اما در واقع بذله گو و اجتماعی نیستند. بعد از یکی دو بار دل آدم را می زنند. بذله گویی در واقع یک هنر هست. استعداد و تیزهوشی و معلوماتی می طلبد که همگان ندارند. اجتماعی بودن هم همین طور. اونهایی که فقط ادعای این هنرها را دارند اما به واقع فاقد آن هستند برای جبران ضعف به سمت آزارگری تمایل دارند. اگر دیدید  شخصی خیلی در این زمینه ها ادعا دارد اما در عمل حال شما را به هم می زند احتمال بدهید که اگر فرصتی بیابد به سمت آزارگری جنسی هم می رود.

۴- مردانی که بچه-ننه و دست و پا چلفتی اند. ممکن هست آن قدر بچه ننه باشد که در سن بالای ۲۲ سالگی هم با مادرش این ور و اون ور رود و شما خیال کنید که این «پوری فشفشو» آخرین کسی است که دنبال این کارها می رود. منتهی در عمل همین ها برای این که خود را ثابت کنند دنبال آزارگری جنسی می روند. معمولا در لوای یک «نمکدون» از تیپ قبلی که گفتم.  اولش مفتون اون فرد بی مزه ای که ادعای بانمکی می کند می شوند. بعد آن مرد پرمدعا ادعا می کند که می خواهد از این پوری فشفشو یک مرد بسازد. بعدش هم آلوده و فاسدش می کند. گاهی هم دخترها دلشان برای او می سوزد و می خواهند برایش مادری کنند. بعدش گرفتار آزارگری اش می شوند.

 

این ها تیپ هایی هستند که بهتر هست به آنها شک کرد و تا حد  ممکن از محیط دور ساخت تا مایه دردسر نشوند. مخصوصا پوری فشفشویی را که مادرش او را در سن بالای ۲۲ سالگی  با خود این ور و اون ور می برد و تا زنی می بیند سفارش می کند که مراقب پسر من باشید. این پسر اگر هم آزار گر جنسی نشود به انواع واقسام  دیگر وبال گردن شما خواهد شد. آخر سر هم به جای تشکر مادر و پسر زهر خود را می ریزند!

در محیط های کاری -به خصوص دانشگاهی- مردها تکنیک های مختلفی برای شروع آزار گری به کار می برند. تا یکی از این نشانه ها را دیدید فاصله را زیاد کنید. نگران تبعات هم نباشید. اگر وقتی شروع می کند او را با یک اخم دور کنید تبعات منفی اش برای شما خیلی کمتر خواهد بود تا این که شروع کند و شما در نیمه راه بر سر او داد بزنید. در مورد اول فقط می رود می گوید فلانی مغرور و نچسب هست. در مورد دوم می گوید دیوانه هست و توهم دارد که همه به او نظر دارند.  مردهای دیگر هم می ترسند که مبادا شما به آنها هم تهمت بزنید و عملا با او همدستی می کنند. بهتر هست به بداخلاقی توسط او متهم شوید تا دیوانگی. اگر به بداخلاقی متهم باشید بقیه خیلی از شما نمی ترسند.  باز با شما سلام علیک می کنند بعدش هم می فهمند که او بیخود می گفته.

 اما اتهامات سنگین تر نظیر این که  «این زن می خواهد با کولی بازی توجه جلب کند» به این آسانی زدوده نمی شود. بنابراین همان اول که دیدید پایش را از گلیمش بیشتر دراز کرد یک دیوار نامرئی بکشید. با اخم کردن. با نخندیدن به جوک ها. با ترک کردن معرکه ای که در اداره گرفته و خوشمزگی می کند و نظایر آن. بدش خواهد آمد و علیه شما خواهد زد. اما در این مرحله، آسیب های ناشی از سمپاشی های او خیلی به شما ضربه نمی زند. اگر پیشتر برود و مجبور شوید جلوی او را با حرکاتی شدید تر بگیرید اون وقت  او هم ضربه شدیدتری می زند.

برخی تکنیک ها ی طرف مقابل وقتی که دیوار نامرئی را کشیدید این ها خواهند بود:

۱) تو جای دختر من هستی! من جای پدر تو هستم.

(حرف مفت هست. بدترین ضربه از سوی مردانی می آید که ادعا می کنند مثل دخترشان یا پسرشان ما را دوست دارند. در مسایل مالی هم چنین هست. وقتی این جمله  را در یک معامله می شنوید به احتمال قریب به یقین قصد او کلاه گذاشتن بر سر شماست.)

۲) امل نباش  این مسایل در کشورهای پیشرفته حل شده است. 

این هم از آن شگردهاست که هم در ایران برخی از آن سواستفاده می کنند و هم ایرانیان مقیم خارج و سایر مسلمانان  و هندوان مقیم خارج  اعم بر مهاجران از بنگلادش تا شمال آفریقا . چیزی که در غرب حل شده است این هست که این زن هست که در روابط حد و حدود را تعیین خواهد کرد! به قول خودشان No means no

یک مرد غربی اگر اندکی حس کنه رفتارش باعث شده  که خانمی از صمیمیت  خارج از حد معذب بشه بلافاصله معذرت می خواد. مدیترانه ای ها (ایتالیایی اسپانیایی فرانسوی) شاید یک کمی شوخی بکنند که تلطیف بشه. اما اروپاییان شمالی اصلا می ترسند که قدمی بردارند که خانمی حس کنه که او پایش را ازگلیمش درازتر کرده. اگر در غرب  یک خانمی شکایت کند که فلان مرد به او لکچر داده که این مسایل در غرب حل شده است تقریبا می توانید مطمئن باشید ان مرد اروپایی یا از  آمریکای شمالی نبوده. یا ایرانی بوده یا بنگلادشی یا الجزایری یا  هندی یا ....

۳) معمولا حس آدم به آدم دروغ نمی گه. اگر فکر می کنید فلان مرد داره پایش را از گلیمش دراز تر می ذاره معمولا این فکر درست هست. اختلاف فرهنگی و این جور چیزها هم نیست! حس آدم  اختلاف فرهنگی را  هم متوجه می شه!  به خاطر یک حس نمی شه به کسی تهمت زد. پس شما هم این حس تان را با کسی در میان نگذارید. چون از شما شاهد و سند خواهند خواست که ندارید! بعدش شما را متهم به بدبینی یا حتی روانی بودن می کنند. حس تان را برای خودتان نگاه دارید ولی سرکوب نکنید. معمولا حس درست هست. منتهی شما قرار نیست منفعل باشید تا کار به جاهای باریک بکشد و شاهد و سند به وجود آید. شما هم سیگنال هایی بدهید که او پایش را در مقابل شما از گلیمش درازتر نکند. با اخم کردن. با پشت کردن. با دور شدن. با وعده ندادن و نظایر آن. همان طور که به خاطر یک حس کسی را پای میز محاکمه نمی کشانند، به خاطر این قبیل واکنش های شما هم شما را توبیخ جدی نخواهند کرد. پس از آن دریغ نکنید تا خود را محافظت کنید.

 

اگر تا اینجا خوانده اید می دانم سئوال تان چیست. می پرسید: « با مردان آزارگر در محل کار  فهمیدیم چه کنیم که پیشروی نکنند. امابا زنان پا به سن گذاشته در محل کار  که -با ادعای جای مادر بودن- رگ خواب آن مردان را به دست می آورند و آن مردان را به جان ما می اندازند چه کنیم؟!» والله برای این سئوال من جوابی ندارم! اصلا نمی فهمم این مردان در این پیرزنان چه می بینند که این طوری عقل و هوش و قوه تشخیص خود را می بازند و در خدمت آنها پاچه این و اون را در محل کار می گیرند!؟ تمام تئوری های مادربزرگان ما را در مورد روانشناسی مردان (شکم و ....) زیر سئوال  برده اند! روانشناسی مدرن نمی دانم برایش جوابی دارد یا نه!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]