بر اساس "همه می گن" برای آینده فرزند خود تصمیم بگیریم یا نگیریم؟

+0 به یه ن

هر چند عنوان نوشته ام را طوری تنظیم کرده ام که انگار می خواهم نتیجه بگیرم که جواب منفی است اما در واقع جوابم این هست که بسته به این دارد که این "همه" چی می گن!
 
اگر "همه می گن"  نباید گذاشت فرزند دنبال مواد مخدر یا کارخلاف بره، طبعا "همه" راست می گن!
اگر "همه می گن " اگر فرزندت اون قدر پرخوری کرد که وزنش بی تناسب زیاد شد باید جلویش را بگیری" حق با "همه" است! (هرچند که گاهی عاطفه مادری خلاف این را می گه!)
اگر همه می گن "اگر بچه ات به بازی های کامپیوتری معتاد شد باید فکری به حالش بکنی" باز مردم راست می گویند.

اما اگر " جناب همه" می گن" چون درس بچه ات خوبه حتما باید مجبورش کنی پزشکی یا دندانپزشکی بخواند" لزوما درست نمی گویند!  هر کاری سختی های خود را دارد و استعداد خود را می طلبد. اگر شور و شوق و استعداد لازم در نهاد فرد باشد سختی هایش هم گوارا می شود.  تشخیص این که شور و شوق و استعداد هست یا نیست اصلا کار ساده ای نیست. به خصوص که هم شور وشوق و هم استعداد تا حد زیادی اکتسابی است. اما نه صد در صد! استعداد ذاتی و علاقه و شور وشوق ذاتی هم داریم.
اون "همه" آن قدرها فرزند شما را نمی شناسند که بدانند استعداد پزشک شدنش بیشتر هست یا استعداد مهندس شدنش. استعداد مهندسی اش بیشتر است یا استعداد هنری اش. فرزند سیزده چهارده ساله شما احتمالا استعداد خودش را بهتر تشخیص می دهد تا آن "همه". چون بیشتر در خودش دقت کرده تا آن "همه".  آری! فرزند سیزده چهارده ساله شما خود را بهتر از آن همه می شناسد اما نه آن قدر که بشود اعتماد کرد می تواند برای شغلی و تحصیلی اش تصمیم گیرد. اینجاست که شما باید کمکش کنید.  همراهی اش کنید که شناخت او نسبت به استعداد هایش  بیشتر شود.  همین طور شناخت او نسبت به رشته های مختلف بیشتر شود. بداند رشته های مختلف چه می کنند. چه استعداد هایی لازم دارند. سختی هایشان چیست؟ مزایایشان چیست؟ بازار کارشان چگونه است و  در ظرف ده بیست آینده چه خواهد بود. این ها سئوالات سختی هستند  با جواب هایی غیربدیهی.
به خصوص سئوال آخر که مقداری هم آینده پژوهشی می طلبد.
جوابش را من نمی دانم. فرزند سیزده چهارده ساله شما هم نمی داند. اما آن "جناب همه" هم جواب این سئوالات را نمی داند!!
فرض کنید فرزند شما علاقه مند هست که رشته ریاضی در دبیرستان بخواند تا در یکی از رشته های مهندسی ادامه تحصیل دهد. "جناب همه" با قاطعیت خواهد گفت "بدبخت می شود باید برود پزشکی بخواند". حالا سئوال من: این "جناب همه" می داند آی-تی خوردنی است یا پوشیدنی؟ می داند مهندس معدن چه می کند؟ مهندس مواد چه می کند و چه آینده شغلی ای دارد با چه  متوسط درآمدی دارد؟! پس چه طور این همه با قاطعیت نظر می دهد؟!

خلاصه کلام:  اگر تصمیمی که فرزند نوجوان شما برای آینده تحصیلی و شغلی خود می گیرد چیزی است که با توصیه "جناب همه" در تضاد هست ساده ترین  کار این هست که برگردید  اصرار کنید که  توصیه جناب همه را به کار گیرد.
اما ساده ترین کار بهترین کار نیست. کمکش کنید که در مورد رشته مختلف اطلاع کسب کند و استعداد خود را هم بشناسد. خیلی کار سختی است اما راه درست این هست. به جای این که "به فتوای جناب همه" با او در بیافتید سعی کنید او را چنان تربیت کنید که بتواند حق خود را بگیرد. روابط عمومی بهتری داشته باشد. این طوری هر رشته ای هم که انتخاب کند می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد.

نوشته مرتبط: شرط اول و آخر عشق ناشی از شناخت

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]