کمپین «من دریاچه اورمیه هستم.»

+0 به یه ن




مینجیق: 
نظرتون در مورد کمپین «من دریاچه اورمیه هستم» چیه؟
هرچند متن نامه هیچ کدام از استانداردها ی لازم را برای متن یک طومار نداره من امضایش کردم. نه به خاطر این که اگر یک میلیون امضا جمع بشه امید هست که سازمان ملل مثل شاهزاده رویاها بیاد و عروس خانم ما را نجات بده! بلکه به این علت که حالا که این کمپین را راه انداخته اند و یکی از پر بیننده ترین برنامه تلویزیون ایران (خندوانه) و اغلب سلبریتی های وطنی هم برای آن تبلیغ کرده اند باز یک میلیون امضا جمع نشه فاجعه خواهد بود!
در دنیایی که امیر تتلو چند میلیون فالوور داره 
اگه یک میلیون امضا برای نجات دریاچه جمع نشه سیاستمداران چی فکر می کنند؟! با خود می گویند نجات دریاچه اورمیه برای من یک میلیون رای هم نمی آره پس چرا در برنامه هایم به آن اولویت بدهم؟! به جای آن با بودجه خیلی کمتر تبلیغات پوپولیستی می کنم. یه پولی می دهم به یکی از اون سلبریتی ها که برایم تبلیغ کنه! مرا با حال نشان بده چند میلیون همین طوری الکی جمع می کنم. چرا برای برنامه سخت و جدی ای مثل نجات دریاچه اورمیه وقت بذارم وقتی برایم چندان رای آوری هم نداره؟

اگر سیاستمداران این طور فکر کنند اگر این پیام را از جمع نشدن حتی یک میلیون امضا دریافت کنند مرگ دریاچه اورمیه حتمی خواهد بود.

پس بهتره بریم امضا کنیم. خرج یا خطری امضا کردن نداره اما جمع نشدن یک میلیون امضا خیلی خطر داره.


لینک پیوستن به کمپین:
http://yon.ir/t5E2

روش جایگزین: عدد 1 را به 30007040 بفرستید

یولداش:

مطرح کردن مداوم نجات دریاچه ارومیه و از طرفی فعالیت و تلاش ناچیز برای فراهم آوردن مقدمات عملی شدن احیای دریاچه، بیشتر به پروژه سیاسی و کمپین تبلیغاتی می ماند! تا نظر دوستان چه باشد. و الله اعلم.

مینجیق:

الله اعلم! اما چاره ای جز خوش بینی و امیدواری نیست. ناامیدی برادر مرگ هست. همون «تلاش و فعالیت ناچیز» هم دنیایی فرق ایجاد می کنه. همین که رودخانه ها را لایه روبی کنند کلی تفاوت ایجاد می کنه. اگر بودجه برای لایه روبی رودخانه ها اختصاص داده نشه باران های فصلی به جای پر کردن دریاچه به صورت سیل وارد مزارع و خانه های مردم می شه و خسارت به بار می آره. 

اگر سیاستمداران خیال کنند مردم دیگه به دریاچه حساس نیستند و این مسأله در رای آوری آنها تاثیر چندانی نداره همین بودجه را هم برای لایه روبی رودخانه ها اختصاص نمی دهند بعد من و شما باید کمپین کنیم برای جمع آوری کمک برای سیل زدگان!
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.

ببینید! فرض کنید ما نشسته ایم در یک کشتی که داره غرق می شه و می خواهیم خودمان را نجات بدهیم. یکی قایق نجات کوچکی می فرسته که در هر رفت و برگشت چند نفر ما را نجات می ده. فرصت اون نیست که فکرمان را به این بدهیم که انگیزه یارو چیه؟! می خواهد بهره برداری سیاسی بکنه. چرا قایق بزرگتر نفرستاده یا......
با او دعوا کنیم یا به او نشان بدهیم که فهمیدیم که کارش خیلی هم از روی انسان دوستی نیست شاید همین قایق را هم پس بگیره
باید به این فکر کنیم که طرحی بریزیم بیشترین افراد ر با همین قایق نجات بدهیم.
وضعیت دریاچه اورمیه دقیقا همینه!

اون قبلی همین قایق کوچک را هم نه تنها نفرستاد کسانی را که داد می زدند «کمک!» هم خفه می کرد


یولداش:

موافقم، البته بشرط آنکه با آگاهی و شناخت در کمپین شرکت کنیم و در مراحل بعدی چشم و گوشمان را باز کنیم و اجازه ندهیم از ماها بعنوان ابزار شوی تبلیغاتی و بازیچه امیال سیاسی خود استفاده کنند.

مینجیق: 

درسته.
اوضاع خیلی وخیم هست. اگر دریاچه نجات پیدا نکنه تمدن چند هزار ساله حاشیه دریاچه از بین می ره. سه و نیم میلیون نفر بی خانمان می شوند. تبریز اورمیه شبستر مراغه و..... به خاطره ها می پیوندند. با چنین وضعیت وخیمی رو به رو هستیم.

در طول تاریخ تمدن های زیادی بوده اند که به خاطر تحولات محیط زیست خاطره شده اند مثل شهر سوخته در سیستان یا طبس در مصر که به علت تغییر مسیر رودخانه از بین رفته اند. ما که نمی خواهیم مثل اونها بشیم.
سه و نیم میلیون نفر حاشیه دریاچه کجا می تونند بروند؟ تهران و کرج و اسلامشهر و .... که همین طوری هم دارند از زیادی جمعیت می ترکند.


۱ مهر ۱۳۸۹ وبلاگ منجوق

«تهران انار ندارد» نام فیلم مستند زیبایی است که می توان سی-دی آن را به قیمت 1500تومان از بقالی محل خرید. موسیقی متن این مستند زیبا، کار محسن نامجو است. هیچ فیلمی را تا به حال ندیده ام که تا این حد با گروه خونی ما، متولدین دهه ی پنجاه خوب بسازد. ما از نابودی باغ ها و جایگزینی آنها با آپارتمان ها و مجتمع های تجاری و بلوار ها و آزاد راه ها متاسف می شویم. اما چاره چیست؟! جمعیت زیاد شده و جمعیت زیاد-که ما نیز جزو آنهاییم- مسکن می خواهد و به امکانات تفریحی و مرکز خرید و... نیاز دارد. به علاوه آپارتمان، پارک و فضای سبز و دیگر تجهیزات شهری هم به جای خود زیبا می توانند باشند.
فیلم «تهران انار ندارد» در سال 1387 ساخته شده ودر همان سال طوماری در اعتراض به خشک شدن دریاچه ی ارومیه تنظیم شده که جمله ای از آن چنین است: "با توجه به اینکه برطبق گزارش مسئولان ذیربط تاکنون ١۵٠ هزار هکتار از اراضی حاشیه ای دریاچه به شوره زار تبدیل شده ...." می دانید 150 هزار هکتار یعنی چه قدر ؟! مساحت زمینی به ابعاد 30 در 50 کیلومتر همین قدر می شود. یعنی به اندازه ی مساحت کل شهر تهران، شاید هم اندکی بزرگتر!
وقتی باغی خریداری می شود تا به جای آن آپارتمانی احداث شود پول خوبی گیر صاحب ملک می آید. معمولا، یک مقدار پول هم به سرایدار می دهند تا خانه ای رهن کند. اما آن کس که باغش را شوره زار می گیرد، چی؟ وای به روزی که باغ ویران شود و جای آن را شوره زار بی مصرف بگیرد! نه پولی عاید صاحب ملک می شود ونه عاید سرایدار.قرار است چه برسر کسی آید که محل درآمدش آن باغ بود؟! 
می توان همین طومار را خواند و در مورد امضا کردن و یا نکردنش تامل کرد. می توان آن را به دیگران هم نشان داد. می توان کار اساسی تری کرداما متاسفانه منجوق نمی داند چگونه.بالاخره می توان دست روی دست گذاشت و هیچ کاری نکرد.
به فیلم «تهران انار ندارد» بازگردیم. اون آقایی که در فیلم مرتب از او نظر می خواهند اهل ارومیه است. به آخرین مصاحبه ی او در فیلم که راجع به پارک ها در تهران است به دقت گوش دهید: یک بار به عنوان قسمتی از فیلم و بار دوم با در نظر گرفتن آن چه که بر سر ساکنان حاشیه دریاچه ی ارومیه دارد می آید! نپسندیم که 20 سال دیگر تاکستان های ارومیه تبدیل به خاطره شوند. امیدوارم اگر 20 سال بعد چند جوان متولد دهه ی 80 در مورد ارومیه مستندی بسازند نامش را «ارومیه انگور دارد» بگذارند.

سلام:
من از مدت ها پیش گروهشان را در تلگرام دیدم.افراد زیادی همین سئوال ها را میکردند و جواب میدادند اگر برایتان مقدور هست میتوانید آنها را بخوانید من خودم هم خیلی پیگیر بودم که ببینم چه سمت و سویی دارند بالاخره تصمیم گرفتم رای دهم.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]