لزوم همدلی وپرهیز از نظرتنگی

+0 به یه ن

به عزیزانی كه می خواستند برای نجات دریاچه اورمیه فعالیتی انجام دهند یك یادآوری كوچك هم می خواهم بكنم. هرچند خودشان این نكات را می دانند اما تاكید دوباره بد نیست. هرگز و هرگز عباراتی نظیر "پس چه طور برای نجات زاینده رود اصفهان ......" به كار نبرید.
می دانم این گونه گلایه ها خیلی در دور وبر مرسوم هست . اما نه تنها راه به جایی نمی برد مخالفت و صف كشی بیجا هم پدید می آورد.

چرا بیخودی دشمن تراشی كنیم؟! اصلا مسئولین موظف هستند هم به داد دریاچه اورمیه برسند هم به داد زاینده رود هم به داد رودخانه كارون هم به داد هامون هم بختگان و هم.....
خرجش زیاد می شود؟! خوب بشود! فدای سرمان! فدای قطرات آب دریاچه ها و رودخانه هایمان! مسئولین جلوی اختلاس ها را بگیرند اقتصاد را سر و سامان بدهند هزینه لازم را جور كنند كه همه ی این دریاچه ها و رودخانه ها و... نجات یابند. اگر نمی نوانند این كارها بكنند ما چرا بیاییم صف كشی كنیم جلوی دوستان اصفهانی و شیرازی و... ؟!
  متحد شویم تا میراث طبیعی مان را حفظ كنیم!
حالا خدا را شكر كه انگار دولت جدید برای حفظ محیط زیست همه جای ایران اهتمام دارد. گویا برای نجات دریاچه هامون اقدامات مثبتی شده. خدا را شكر!
خوب! دریاچه اورمیه بزرگتر بود. وضعیتش هم پیچیده تر بودو طبیعی بود كه مدتی طول بكشد كه راهكار لازم از طریق كارشناسی مشخص شود.
اگر طرح نجات دریاچه های دیگر نقاط ایران سریع ترپیش برود. برای دریاچه ی اورمیه بهتر هم هست. از تجارب نجات دریاچه های دیگر در نجات دریاچه اورمیه بهره می گیرند.
هم دانش فنی و هم دانش جامعه شناسی برای نجات دریاچه های دیگر ایران برای نجات دریاچه اورمیه می تواند بسیار ارزشمند باشد.

عكسی كه ملاحظه می كنید مال سفر آقای روحانی به استان سیستان و بلوچستان هست. آن موقع هامون خشك بود. چند ماه بعدش آقای روحانی با مقامات افغانستان مذاكره كرد و راضی شان كرد كه حقآبه هامون را جاری سازند. خدا را شكر هامون جانی دوباره گرفته. عكس هایش را ببینید.
این كه هامون  به این زودی جان گرفت تا اندازه ای هم از بركت همین نظربلندی امثال همین پدربزرگ بود كه عكسش را می بینید. این ا دعای من از روی خرافات نیست. حرفی از تاثیرات ماورایی نظربلندی نمی خواهم بزنم. حرفم كاملا بر اساس دو دو تا چهار تای زمینی است. وقتی مسئولی می رود و می بیند كه مردم محلی این گونه نظر بلندانه به حل مشكلات خود نگاه می كنند تحت تاثیر قرار می گیرد و حل مشكلات آنها را در اولویت می گذارد. اگر ببیند نظر تنگانه به مسایل خود و حل مسایل خود می پردازند می ترسد قدمی برایشان بردارد! چون برای افراد نظرتنگ هرچه بكنی باز هم بهانه ای برای شكایت می تراشند. هرچه نظربلند تر, امكان دریافت امكانات بیشتر. در بین كشورهای خارجی كه سفر كرده ام هرچه كشوری را پیشرفته تر دیده ام مردمانی بلندنظر تر داشتند.
من اصلا ادعا نمی كنم كه مردم شهرها و كشورهای پیشرفته تر فداكارتر و مهربانتر و از خود گذشته تر هستند. یا قانع تر هستند. نه! ابدا! اتفاقا از حق خود به این سادگی نمی گذرند. از حقوقشان آگاه هستند و آن را به شیوه های مدنی طلب می كنند. بهترین همه چیز را هم برای خودشان می خواهند و.... اما تنگ نظر نیستند. وقتی دیدند چیز كه داشتند برایش می جنگیدند حاصل نشد نمی گویند:"دیگی كه برای من نجوشه سر سگ توش بجوشه." می گویند دیگ یك جای دیگه بجوشه, خوب هم بجوشه شاید یك كاسه آش هم از آن نصیب ما شد. اگر هم نشد می گوییم نوش جان كسی كه آش را می خورد. بیخودی دشمن برای خودمان چرا بتراشیم؟! بالاخره راهی می یابیم كه از آن دیگ هم منفعتی ببریم! ذهنیت پیشرفت این است!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]