ما برای دریاچه اورمیه چه می توانیم بكنیم؟

+0 به یه ن

در همین وبلاگ دوستان زیادی از تبریز و اورمیه در طول حدود یك سالی كه این وبلاگ را باز كردم به من نظر خصوصی فرستادند و نوشته اند كه می خواهند انجمنی یا سایتی برای نجات دریاچه اورمیه باز كنند . من در جواب گفته بودم كه هرچند من علاقه مند به موضوع هستم ولی متخصص در این موضوع نیستم. بعد هم نوشته بودم كه زمانی كه آگاهی عمومی در مورد مضرات خشك شدن دریاچه نبود من و امثال من می نوشتیم تا آگاهی عمومی به وجود آید. حال این آگاهی عمومی به وجود آمده و نوبت متخصصان هست كه طرحی كارشناسانه بریزند.
خوشبختانه این مرحله دوم هم اكنون طی شده. هرچند متخصص نیستم ولی فرق طرح معقول و عملی را با "حرف مفت" می فهمم. این گونه كه از آمار و ارقام و تحلیل ها معلوم هست این بار برعكس یك سال پیش بررسی كارشناسانه ی جدی ای شده است. حالا شاید بین كارشناسان اختلافی هم باشد و در جزئیات طرح نظرات متفاوتی باشد اما در مجموع راه بیراهه نیست به سوی هدف هست. همه ی اینها امیدواركننده اند. ان شالله به زودی طرح آغاز می شود.

در این مرحله هم من گمان دارم نیروهای مردمی غیر متخصص می توانند نقش مهمی ایفا كنند. چیزی كه الان نیاز داریم فایق آمدن به ناامیدی است. برخی واداده اند و گمان می كنند كه دریاچه تمام شد و رفت. این وا دادن خیلی مخرب می تواند باشد. ناامیدی برادر مرگ هست. وقتی متخصصان می گویند دریاچه احیا شدنی است ما چرا باید آیه یاس بخوانیم؟ به امید خدا دریاچه احیا می شود. اگر به ناامیدی تسلیم شویم آنها كه منافع خود را در ادامه روند خشك شدن دریاچه می بینند جری تر می شوند. باید امید به احیای دریاچه را در جامعه بپراكنیم و مسئولین را حمایت و پشتیبانی فكری و روحی نماییم. تشكل های مردمی در این راستا می توانند مفید باشند. خطری  متوجه جوانانی كه در راستای این امیدپراكنی تلاش می كنند نخواهد بود.
 كسی را كه امید به طرح مصوب دولت می پراكند نمی توانند به جرم سیاه نمایی یا تشویش اذهان عمومی بگیرند!
سعی كنید از نماد ها و گفتارهایی كه انگی در پی دارد حذر كنید و كاملا مشخص كنید كه فعالیت تان یك حركت مردمی است كه ربطی به كسی در خارج از مرزهای ایران ندارد.  اگر حیوانی را نماد قرار می دهید فلامینگوی دریاچه اورمیه باشد! یا گوزن زرد ایرانی! چیزی كه انگی در پی ندارد!
كسی را به علت امیددادن به مردم و حمایت از یك طرح ملی-دولتی نمی گیرند! پس خطری نیست!
می شه كارهای كوچك كرد. مثل شیرینی دادن به مناسبت آغاز طرح احیای دریاچه. البته جشن و شادمانی را بذارید برای اواخر خرداد نه نیمه ی آن كه باز نتوانند گیر دهند. نیمه شعبان -كه در پیش هست- برای جشن امید دوباره برای دریاچه اورمیه مناسبت خوبی هست. از قدیم الایام در نیمه شعبان در آذریایجان جشن می گرفتند. نمی توانند به جشن گرفتن در این روز انگی ببندند.

بنزها و پوسترهایی امید بخش  (بدون نماد هایی كه انگ به آن ببندند) طراحی كنید. اس-ام-اس هایی امیدبخش برای آغاز طرح احیای دریاچه بفرستید. این پیام را منتقل كنید كه عروس خانم ما می تواند به زندگی باز گردد.

دومین كاری كه انجمن های دانشجویی و مردمی می توانند بكنند جلوگیری از تفرقه هست. طبعا كسانی كه منافع خود را در ادامه روند خشك شدن دریاچه می بینند سعی خواهند كرد برای رد گم كردن بین اقشار مختلف جامعه تفرقه بیاندازند. بین آذربایجان غربی شرقی دعوا می خواهند بیاندازند. كاسه كوزه ها را بر سر مردم تبریز می شكنند كه آب زرینه رود به تبریز منتقل شد برای همین دریاچه خشك شد.. مردم تبریز هم برای دفاع خود بر می گردند و می گویند روستایی ها به تبریز مهاجرت كردند این جوری شد. این روش دفاع كردن خوبی نیست. اینجا من یك دفاع منطقی و ریاضی دارم و یك دفاع احساسی و دست آخر یك "خودانتقادی" از همه هموطنانم و از جمله همشهریانم.
ببینید مصرف سرانه آب در تهران بالاترین هست و چیزی هست در حدود 350 لیتر در شبانه روز. مال تبریز كمتر هست. اما گیریم همان قدر باشد. با این حساب مصرف سالانه آب در تبریز دومیلیونی (جمعیت تبریز كمتر از 2 میلیون هست) می شود
350*365*2000000لیتر. هر لیتر هم یك تریلیونیم كیلومتر مكعب هست.
یعنی می شود 0.2 كیلومتر مكعب آب در سال. آبی كه به دریاچه باید بریزد تا احیا شود 12 میلیارد متر مكعب  یا 12 كیلومتر مكعب هست. (هر كیلومترمكعب یك میلیارد مترمكعب می باشد.)  ملاحظه می كنید. مصرف آب تبریز -اگر همگی هم از زرینه رود تامین شود-- كه نمی شود-- شصت مرتبه كمتر از آن هست كه بتوان با آن دریاچه اورمیه احیا كرد.  با محاسبات ساده ریاضی نشان دادیم كه آن ادعا كه انتقال آب زرینه رود برای مصارف شهری تبریز عامل خشك شدن دریاچه اورمیه هست  نادرست می باشد. این از بحث ضرب و تقسیم. حرف ریاضی است. دو دو تا چهار تا!

اما حرف احساسی : مردم تبریز و اورمیه و شهری ها روستایی ها و حاشیه نشین های شهری همه با هم برادرو خواهرند و باید دست به دست هم دهند كه این معضل را حل كنند. همه هم از خشك شدن دریاچه آسیب خواهند دید و از احیای متنفع خواهند شد. انجمن های دانشجویی می توانند این نكته را جا بیاندازند. می توانند به مردم آگاهی بخشند تا بر سر حرف های بی اساس عوامانه اختلاف بین مردم منطقه درنگیرد. این اختلاف و تفرقه به نفع هیچ كدام نخواهد بود.
دست آخر این كه اسراف در مصرف آب بد هست. هرچند مصرف آب تبریز در مقابل دریاچه اورمیه زیاد نیست. اما اگر مردم تبریز كمتر در آب اسراف كنند "قوری گل" را می توان احیا كرد. برای نشان دادن حسن نیت و همكاری می توان صرفه جویی در مصرف آب را به طور مردمی تبلیغ كرد. این راه تنش ها را بین مردم شهرهای مختلف كنار دریاچه از بین می برد.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]