مهندسی

+0 به یه ن

نوشته ی زیر كامنت یكی از خوانندگان است:

«هركس در مورد مهندسی عمران یا مهندسی نقشه برداری سراغ داشت در خدمیتم.
بر خلاف منجوق من این دو رشته رو زنانه نمی دونم.عمران رشته شیرین و سر راست و بر اساس فرمول های تجربی است و در كارشناسی ارشدش 1001 گرایش قشنگ داره كه یكی از اونا سازه است. مهندسی محیط زیست كه به شیمی هم نزدیكه یا حتی مهندسی آب یا سوانح طبیعی یا مدیریت ساخت از برخی از گرایش های جدیده اونه.
برخلاف مهندسی عمران ، رشته مهندسی نقشه برداری از رشته های بسیار سخت مهندسی به حساب میاد (به همراه رشته مهندسی برق-مخابرات) و پایه اون بر ریاضیات بنا شده. در سال های دور این دو رشته از هم منفك نبودند اما امروزه این دو رشته از هم جدا شده اند.كسی كه لیسانس نقشه برداری داشته باشه درآمد خوبش قطعی است اگر اهل كار باشه اما بعضا شرایط كارشی كمی مشكل است.اما در گرایش ها ارشد گرایش سنجش از دور مستقیما بر پایه فیزیك، ریاضیات و پردازش تصویر در مهندسی برق بنا نهاده شده. جی ای اس هم با مهندسی كامپیوتر و نرم افزار و آی تی ریشه های مشترك و بعضا تفكیك ناپذیر داره. و ژیودزی و فیزیكال جئوگرافی مستقیما بر پایه ریاضیات عالی شكل می گیره كه قطعا سخت ترین گرایش های مهندسی می باشد و اكثر نقشه برداران با گرایش ژئودزی در دیپارتمان های ریاضی سر و سری دارند.خواستم بگویم تنها در علوم پایه بباید به دنبال فیزیك و ریاضی بود ، راه های زیادی برای دنبال كردن علایق شما و جود داره.

بنده كه گرایشی نو از مهندسی نقشه برداری بنام ژئوانفورماتیك رو خوندم تلفیقی از سیستم های اطلاعات مكانی و سنجش از دور رو دنبال می كنم و با توجه به بك گراند در مهندسی عمران به دنبال كاربردی كردن اون در شاخه هایی نظیر مهندسی محیط زیست، ترافیك و ترابری و مهندسی آب و مدیریت و حتی كشاورزی و معدن و زمین شناسی و نظایر اون هستم.
من با توجه به رشتم اندك سر رشته ای از برنامه نویسی ، وب و تكنولوژی های گسترش اون برای گسترش سرویس های مكانی تحت وب ،فیزیك نور و پردازش تصویر و اسپكترومتری و حتی هنر كارتوگرافی و تولید نقشه (نقاشی نظیر اون كاری كه قبلا مرحوم سحاب می كرد) دارم. می خوام بگم بعضی از گرایش های بین رشته انقدر تو هم تنیدست كه خیلی از علایق سركوب شده آدم رو سیراب می كنه.این ها كه مثال زدم ، شرح یكی از هزاران بود در رشته من.

یك اصلاحیه: منظورم اینه كه در حد لیسانس زنانه نیست.اما در كارشناسی ارشد خاصه امثال مهندسی محیط زیست، مدیریت ساخت و... در مهندسی عمران و همه گرایش های مهندسی نقشه برداری بجز آب نگاری كه كارش رو دریاست معمولا بقیه زنانه است. مخصوصا جی ای اس و سنجش از دور كه پایه ای بر مبنای كامپیوتر دارد و محیط كار شما همان كامپیوتر لعنتی است.چشم ها و مخ آدم رو لیكن سخت داغون می كنه»

یك بحثی هم در مورد مهندسی آی-تی شد. خلاصه ی كلام این كه آینده ی شغلی اش خوبه .

همان طوری كه می دانید نظر من نسبت به مهندسی خیلی مثبت هست. شاید علتش آن باشد كه والدینم هر دو مهندس هستند. ونیز یكی از دایی هایم و عموی خدابیامرزم و...و عده ی قابل توجهی از عزیزترین دوستانم. یكی از ادا اصول متوهمین نبوغ كه سر از رشته ی فیزیك یا ریاضی در می آورند این است كه به "مهندسی" به دیده ی تحقیر نگاه می كنند. از پایین بودن سطح فهم و دركشان است و كوچك بودن افق های دیدشان. همین ال-اچ-سی می دانید چه قدر مهندسین زبده از رشته های دیگر لازم دارد كه كار تكنیكی state-of-the-art بكند؟!

فیزیكدان نیستی اگر كار مهندسی های مختلف آشكارساز سی-ام-اس ال-اچ-سی را نظاره كنی ولی در مدح و تحسین مهندسینش "واشگفتا" نگویی. از قوانین فیزیك حس و دركی نداری اگر وقتی یك فیلم مستند در مورد ساخت پل معروف بروكلین می بینی به نبوغ مهندسش آفرین نگویی! مثال ها فراوانند!

و اما در مورد پیشكسوتان مهندسی در ایران! یكی اش هم همین بابای خودم هست. بذارید یك چشمه از مرامش بگویم. شما خود مقایسه كنید با آن چه كه در جامعه ی فیزیك ایران داریم! یك ساختمان بلند مرتبه ای در تبریز می ساختند كه طراحی و محاسبه ی آن را داده بودند به یك مهندس جوان از نسل ما. بعدش دلواپس شده بودند كه این مهندس خیلی كم تجربه است و... به سراغ بابا آمدند كه قرارداد او را فسخ می كنیم و با تو قرارداد می بندیم. جواب بابا -طبق معمول همه ی این موارد روشن بود- بی هیچ تردید و وسوسه ای. هرگز! شما قبلا با او قرارداد بسته اید. اصرار كردند كه دلواپسیم. بابا گفته بود یك قرارداد دیگه با من ببندید كه محاسبه های او را چك كنم. خودش هم در جریان باید باشد. مهندس جوان خیلی از این موضوع خوشحال شد. از بابا پرسیدم در محاسبات كه اشتباه نكرده بود؟ بابا كلی مهندس جوان را تعریف كرد تا احترامش در چشم من بالا رود. بقیه اساتید پیشكسوت دانشكده ی فنی تبریز هم همین جوری هستند. مرام بابای من استثنا نیست.

مقایسه كنید با آن چه در دور و بر ما در جامعه ی فیزیك روزمره اتفاق می افتد. تازه پولی هم در میان نیست! سر هیچ و پوچ به جان هم می افتند!

گلی به جمال مهندس ها كه وقتی این اغواگر همه ی دوران ها یعنی پول در میان است باز هم به مرام خود پایبندند. می گویند "خوبی از بزرگ تره". پیشكسوتان مهندسی در ایران (حداقل در تبریز كه من از آن اطلاع دقیق دارم) واقعا "خوب" بوده اند و خوبی به میراث گذاشته اند. فرهیختگی و وارستگی كه به ادعا و ژست نیست.وارستگی به آن است كه وقتی پای قرارداد های مالی قابل توجه در میان است به مرام خود پایبند باشی.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]