اطلاعیه مهم

+0 به یه ن

من و دکتر جباری هر دو امسال قصد دانشجو گرفتن داریم. اگر می خواهید با ما کار کنید در فرم های انتخاب رشته همان گرایش فیزیک ذرات را انتخاب کنید.

پی نوشت: کد 2916
را انتخاب کنید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

گزارش اول

+0 به یه ن

من این هفته به برنامه ورزش و رژیم غذایی ام وفادار بودم. ممنونم که با شرکت در این طرح به من انگیزه می دهید. بدون این طرح بعید بود می توانستم با این نظم برنامه را پیش ببرم.
منتظر خواندن گزارش های شما هستم. همین طور منتظر پیوستن افراد جدید به طرح همه با هم.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

سخنرانی در مورد زلزله

+0 به یه ن

فایل صوتی سخنرانی آقای دکتر زارع در مورد زلزله

اسلاید های سخنرانی

فیلم سخنرانی هم آماده هست. اگر علاقه مند باشید می توانید دی-وی-دی آن را از دفتر پژوهشکده تهیه کنید.

مطلب زیر را من  از سایت "نشنال جیوگرافی" کپی می کنم:

How Your Phone Could Save You From an Impending Earthquake

A new study says cell phones could give you enough time to get to safety.


The epicenter of a major earthquake is someplace you really don’t want to be. Not only does the shaking tend to be most violent there, but there’s also no time to look for shelter. Even a few seconds of warning can make the difference between life and death. And now, scientists say, there's an app for that.  

Writing in the journal Science Advances, Sarah Minson of the U.S. Geological Survey (USGS) and California Institute of Technology and several colleagues claim that plain old smartphones can detect quakes, pinpoint their location, and calculate when the shaking will arrive.

The USGS is spending tens of millions of dollars developing an early warning system called ShakeAlert that will use texts and emails to alert people that a quake has just let loose.

But some earthquake-prone nations—in Central and South America, for example, or the Caribbean, or south Asia—don’t have tens of millions of dollars to spare, or networks of seismographs. That’s why Minson and the USGS Earthquake Hazards Program are working on a much cheaper alternative. “This is a really clever idea that leverages an existing resource," says Kristine Larson, a University of Colorado aerospace engineer who studies how GPS systems can be useful in the earth sciences. Larson wasn’t involved in this research.

Smartphones could be ideal for rapid earthquake warning, Minson and her colleagues realized, because they have built-in GPS sensors and accelerometers, which detect movement. That's how they know where they are at all times, and when they’re being shaken. Phones closer to the epicenter will start shaking first, followed by phones a little farther away, so the timing and the intensity—which drops off with distance—allows the system to calculate where and how powerful the quake is.

The phones are also part of a pre-existing data network, so it’s trivially easy to program them to send news of a quake to a central location, where the data are merged to form an overall picture of the unfolding disaster. And that same network can blast an alert out to anyone in the danger zone.

The phone signals and processing happen at nearly light speed, but it’s reasonable to wonder if even that is fast enough. If your phone is already shaking, it’s arguably too late to do anything about it.

With even a few seconds of warning, you can get under your desk, or pull your car off the road.

But in fact, says Minson, an earthquake creates two distinct types of waves through the solid earth. “The damaging shaking comes from S waves,” she says, which shake the ground back and forth. A quake also sends out P waves, which simply compress the earth in front of them as they go—and, says Minson, “P waves travel faster, so they get to you first. It’s like the midnight ride of Paul Revere,” she says. “He began riding after the British landed, but he was far enough ahead of them to warn people.”

   

When Seconds Matter

It’s the P waves that earthquake early warning systems pick up on, and while the dangerous S waves can arrive very quickly afterward, that can be enough time to take action. “With even a few seconds of warning,” says Minson, “you can get under your desk, or pull your car off the road. If you’re a surgeon,” she says, alluding to a scenario with particularly gruesome potential, “it’s long enough to retract your scalpel and step away from the patient.” It’s also long enough for subways and other trains to be brought to a halt and elevators to be stopped at, rather than between, floors.

The authors of the new report tested the idea with two simulations—a hypothetical magnitude-7 quake on California’s Hayward Fault, in the Bay Area, and another based on the devastating magnitude-9 quake that struck off the shore of Japan in 2011, triggering a killer tsunami. The simulations show that a system relying on just two-tenths of a percent of smartphone users could pinpoint the strength and location of a quake within just five seconds.

“In an ideal world,” says Minson, “we would test the system with actual phones and actual earthquakes.” And in fact, that’s already in process: A pilot program funded by the U.S. Agency for International Development should be in place within the year to do just that.

There are a few potential pitfalls, observes John Vidale, a seismologist at the University of Washington who wasn’t involved in this project. “A system like this would not necessarily be free of false alarms,” he says, “nor immune to pranksters or worse who wanted to cause turmoil from malicious hoaxes.”  

Still, he says, “The idea is creative and sound, and we could see crude versions of such apps very soon."



اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

حقوق شهروندی نه دعوای عرب و عجم

+0 به یه ن

متن زیر را طوری نوشتم که اگر خواستید راحت به وایبر کپی کنید و به دوستان خود و گروه هایی که در آن عضو هستید بفرستید:






در جنوب غربی ایران شهروندان عرب ساکن هستند. بنا به برخی مطالعات ژنتیکی نسب آنها به تمدن سومری می رسد. همان قومی که یکی از اولین تمدن ها را بنا نهادند. تمدنی که در زمان خود بسیار پیشرفته بود. بسیاری از حجاری های تخت جمشید هم در واقع وام گرفته از حجاری های معابد و کاخ های آنهاست. کمابیش همان نقش ها در تمدن های بعدی -ازجمله تمدن هخامنشی- تکرار می شود. حدود هزار سال پیش ابن هیثم-پدر علم نورشناسی- از میان همین قوم عرب در نزدیکی بصره برخاست. او یکی از بزرگترین مغزهای متفکری بود که بر روی زمین راه رفته اند. قرن ها از زمان خود جلوتر می اندیشید.






ادبیات امروز دنیا دور مفاهیم چون حقوق شهروندی، حقوق زنان، حقوق اقلیت های دینی قومی و زبانی می چرخد. حقوق شهروندان ایرانی هم که در خارج از مرزها مورد تعرض قرار گرفته اند باید در  چارچوب همین مفاهیم روز مطالبه شود. نه دعوای پوسیده عرب و عجم.







به کار بردن عباراتی مانند عرب سوسمارخور دردی از ما دوا نمی کند. چه بپذیریم چه نپذیریم سبک زندگی امروز مردم شبه جزیره عربستان جزو اعیانی ترین ها در دنیاست! موزه لوور پاریس هم که می روید تبلیغ لوور ابوظبی را می بینید. لباس خواب های گشاد چیت را در عربستان زوار ایرانی و اندونزیایی و کنیایی و.... می خرند. خودشان کلکسیون  خواب ویکتوریا سکرت را خریداری می کنند.  البته این همه تجملات و مصرفگرایی  غلط هست اما امروزه استفاده از عبارت عرب سوسمارخور تنها باعث شرمندگی خود آدم می شوند و می تواند به حسادت یا عقده تعبیر شود.  به واقع، عزت و کرامت  انسانی نه به  سوسمار خواری است نه به  خاویار و لابستر خواری.  انسانیت و اخلاقیات و علم ودانش را معیار قرار دهیم.

 فرد وارسته در تحقیر دیگران سودی نمی بیند.







متن هایی که درفضای مجازی  به کوروش نسبت داده می شوند چه قدر سندیت تاریخی دارد؟ بعید می دانم این همه سخن از زبان کوروش مکتوب و مستند مانده باشد.  در هر صورت ادبیات نژادپرستانه از زبان هر کسی مذموم هست.







اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

شیار 143

+0 به یه ن

امروز بالاخره فیلم شیار 143 را دیدیم. مدت ها بود این قیلم را می خواستم تماشا کنم اما همسرم می گفت بذار برای یک وقت دیگه. فیلم البته فیلم بسیار قوی ای بود. با بازی فوق العاده مریلا زارعی. مریلا زارعی به نظر این حقیر برترین هنرپیشه زن سینمای ایران هست. نقشش در فیلم "درباره الی" و نیز "جدایی نادر از سیمین" هم خیلی خوب بود. گاهی تعجب می کنم چرا آن قدر ها که باید معروف نیست. الغرض  این نقش بسیاربسیار دشوار را فوق العاده بازی کرده بود.
اما راستش فیلم شیار 143 انتظار مرا از این فیلم برآورده نکرد. من خیال می کردم این فیلم در مورد ویرانی ها و بدبختی هایی که جنگ برای زنان بار می آورد هست. اما فیلم را که می دیدی این نکته آن قدر ها که باید برجسته نبود! نتیجه ای که از فیلم می گرفتی آن بود که انسان باید راضی باشد به رضای خدا  و  همواره مراقب باشد تا حتی از فرزند هم بت نسازد که اولاد نیز در کنار اموال جزو ابزارهایی که خدا با آن انسان ها را می آزماید. به نظر من پیام فیلم این بود که به جای خود پیام مهمی است اما این مصیبت برای زن اول فیلم می توانست به علت تصادف رانندگی یا زلزله یا ..... هم به وجود آید. آن طور که باید و شاید و تمام قد در ذم جنگ پیامی نمی داد.
واقعا جای فیلمی که مصایب ویژه زنان خوزستان و غرب کشور را در طول و پس از جنگ به تصویر بکشد خالی است. در مورد زلزله رودبار و مصایب آن فیلم زیاد ساخته اند. اما مصایب جنگ از زلزله هم بیشتر است. خیلی بیشتر. ابعاد انسانی اش و مین های بعدی اش خیلی مصیبت بار تر هستند.  هنوز در سینمای جنگ حق این مطلب ادا نشده.

در ماهنامه زنان امروز با نویسنده و کارگردان این فیلم خانم نرگس آبیار مصاحبه ای شده بود. گویا ایشان ابتدا قصد داشتند محل  داستان را بیجار انتخاب کنند. ولی چون زبان کردی برای ما بینندگان غیر کرد قابل فهم نیست و  نیاز به زیرنویس پیدا می شد کرمان را انتخاب کردند. خود خانم آبیار یزدی است. گویا گویش اصیل یزد هم کمتر برای ما قابل فهم هست برای همین گویش کرمانی را که برای ما قابل فهم تر هست ترجیح داده اند.
 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

طرح همه با هم

+0 به یه ن

چند تن از دوستان به من پیشنهاد کردند که طرح همه با هم را دوباره احیا کنیم. برای دوستانی که با آن آشنا نیستند طرح را شرح می دهم. هر کدام از ما برنامه هایی داریم که اجرایشان برایمان اراده ویژه می خواهد. مثلا من نیاز به رژیم غذایی کاهش وزن دارم. برخی برای کنکور می خواهند آماده شوند. دوستانی مایل به ترک سیگار هستند و.....
در این طرح با هم جمع می شویم و در وبلاگ از همدیگر حمایت روحی می کنیم تا بتوانیم با انضباط طرح را پیش ببریم.  هدف در درجه اول همین جو دوستانه هست. کسی که رژیم می گیرد دغدغه اش کاهش نیست. دغدغه اصلی اش اعمال این انضباط هست و نیز در جمع از دیگران حمایت روحی کردن. از اندام و بدن خود ناراحت نیست. می داند در هر صورت جمع با او مهربان هست و او را می پذیرد. کسی که برای کنکور خود را آماده می کند دایم نگران نتایج کنکور نیست.  هر رتبه ای هم بگیرد از طرف جمع حمایت روحی دریافت خواهد کرد. اما تلاش خود را می کند. با انضیاط و نظم هم  تلاش می کند. گرما و محبت جمع سختی و سردی انضباط برنامه را نرم و دلپذیر می کند. قبلا این طرح را در بهار سال 91 اجرا کردیم و نتیجه خوبی گرفتیم. از فردا تا 15 خرداد می خواهم این طرح را اجرا کنیم. هر جمعه می آییم و اینجا گزارش می دهیم. هرکسی برنامه خودش را می ریزد.
اگر دوست دارید به این طرح بپیوندید. به  هر کسی که مایل به اجرای طرحی و شرکت در این جمع و حمایت روحی از دیگران هست- فرای همه تقسیم بندی های رایج اجتماعی (زبان، محل زندگی, وضع اقتصادی، جنسیت، عقاید، سبک زندگی، سلیقه، سلامت و....)- خوش آمد می گوییم.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

آن چه البته به جای نرسد....

+0 به یه ن

فردا روز زن و مادر در تقویم رسمی ایران است. حدود 20-25 سالی است در این روز تصویر ی از زن ایده آل یا "نمونه"  از رسانه های رسمی نظیر صدا و سیما ارائه می شود. چند سال پیش از طرف صدا و سیما با من در چنین روزی تماس گرفتند و خواستند به عنوان "زن نمونه" با من مصاحبه ای پخش کنند. گفتم من با کلمه "نمونه" مشکل دارم. انسان-چه مرد و چه زن- پیچیده تر از آن هست که برایش الگوی نمونه برید.  هر کسی ویژگی های خود را دارد. البته دیدند به درد چنین مصاحبه ای نمی خورم ودیگه به چنین مناسبت هایی با من تماس نگرفتند.
رسانه وبلاگ بستری فراهم نموده است که  خانم های ایرانی خود را کمابیش همان گونه که هستند بنمایانند. تا دو سه سال پیش  خانم های ایرانی به نیکویی هم از این رسانه در این جهت سود می جستند. در وبلاگستان ایرانی ما شاهد بوستانی رنگارنگ از هویت های زنانه بودیم با رنگ و بویی که کمتر در صدا و سیما-به خصوص به مناسبت روز زن- دیده می شوند.
اما به نظرم می رسد وبلاگستان زنانه ایرانی این رنگارنگی و تنوع را دارد از دست می دهد. خانم های وبلاگ نویس  که همان تصویر استاندارد صدا و سیما را از خود نمایش می دهند با قدرت تمام در وبلاگستان به راه خود ادامه می دهند (و البته تشویق هم می شوند). اما خانم هایی که هویت خود رامتفاوت تصویر می کردند این روزها خیلی کمتر در وبلاگستان حضور پیدا می کنند. وبلاگشان نیمه تعطیل شده. وبلاگستان به نظرم به سمت تک صدایی -آن هم صدای استاندارد مورد نظر-پیش می رود.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

متنی کپی شده از سایت تابناک در مورد حج عمره

+0 به یه ن

متن زیر را از سایت تابناک کپی کرده ام:
تابناک:
در روزهای گذشته، اقدام شنیع مأموران فرودگاه جده با دو جوان ایرانی، باعث عصبانیت نمایندگان مجلس شد، به گونه‌ای که در روز گذشته، نمایندگان با امضای طرح دوفوریتی ـ که بالغ بر ۸۰ امضا در ذیل آن بود ـ خواستار تصویب قانونی شدند که برای مدتی سفر به عربستان را محدود می‌کرد.

به گزارش «تابناک»، این نمایندگان بر این باور هستند که در شرایط موجود و با توجه به اینکه حج عمره، امر واجبی نیست لزومی برای آن وجود ندارد و تا حصول نتیجه و ادب شدن دولتمردان سعودی باید از ‌این کار ‌جلوگیری کرد.

دکتر امیر حسین قاضی‌زاده هاشمی، که یکی از نمایندگان این امضا بود، در گفت‌و‌گوی خود با تابناک، با ابراز تأسف از این اقدام سعودی‌ها اظهار داشت: متأسفانه بی‌حرمتی‌های زیادی در ایام عمره و تمتع به زائران ایرانی می‌شود و گویا میزبان نیز ظرفیت و توانایی مناسب این کار را ندارد؛ تحمیل افکار مذهبی خود، تحمیل سنت‌ها و رفتارهای آیینی خود، حاکم کردن نیروهای انظباطی خود بر سر زوار و همچنین برخوردهای تند و زننده، نمونه‌هایی از رفتارهای سعودی‌ها با ایرانیان است.

وی با اشاره به هزینه‌های انجام شده در عربستان گفت: خدمات‌ عربستان نسبت به هزینه‌هایی که ایرانی‌‌ها در آنجا می‌کنند، بسیار ضعیف است؛ ایرانیان ‌کمترین خدمات بهداشتی و درمانی، ایمنی و موارد دیگر را دارند، حال با این همه مشکلات، بداخلاقی‌هایی نظیر ‌این هم می‌بینید که اتفاق می‌افتد.

وی با بیان اینکه حج عمره تنها مختص ایران نیست، گفت: ایران به غیر از مسائل ملی باید به عنوان یک عضو مؤثر در سازمان کشورهای اسلامی، اجماعی تشکیل دهد و مدیریت حج را از دست این کشور خارج کند. حج باید از دست عربستان خارج ‌و ‌‌جهانی اداره شود؛ یعنی یک سازمان جهانی بر این کار نظارت کند یا حتی مدیریت سرزمین‌های مقدس را به دست بگیرد.

وی گفت‌ ‌حج عمره یک امر مستحب است و عنوان داشت: ضرورتی نیست که همه عمره گذار باشند. زیارت‌ها که تنها عمره نیست، اگر هم کسی علاقه به زیارت دارد، به مشهد، کربلا یا جاهای از این دست برود تا ما تکلیف عربستان را روشن کنیم. البته حج تمتع واجب است و شاید نشود در این مورد این گونه راحت صحبت کرد، ولی عمره باید متوقف شود تا راهکاری برای آن یافت.

همچنین عبدالرضا مصری، دیگر نماینده‌ای بود که با این طرح موافق است و در گفت‌و‌گوی خود با تابناک اظهار داشت: عمره ‌کار مستحبی است و ما هم در مقابل مستحبات مردم نمی‌توانیم تصمیم بگیریم، ولی به نظر من آگاه‌سازی مردم، بهترین راه برای این کار است.

این نماینده مجلس گفت: من اگر میلیارد‌ها دلار ثروت داشتم و امکانات گسترده در کنار یک هواپیمای اختصاصی که من را به مکه ببرد و باز‌گرداند، باز این کار را انجام نمی‌دهم، چون عزت یک کشور، مهم‌تر از هر چیز دیگری است.

وی با بیان اینکه کار انجام شده یک اتفاق نیست، گفت: ما عربستان را می‌شناسیم. این کار یک عمل سازماندهی ‌و ‌برنامه‌ریزی شده بوده است. ما در عربستان شهید دادیم و به آن افتخار می‌کنیم. به نظر من، کسی که عمره می‌گذارد، در کنار یک کار مستحب، یک کار خائنانه نیز در حق ملت و کشور خود نیز مرتکب می‌شود.

وی با ابراز ناراحتی از این موضوع خاطر‌نشان کرد‌: من به شخصه موافق این نیستم که قانون در این زمینه صادر شود. چقدر زیباست که ما یک نفر هم متقاضی عمره نداشته باشیم و مردم به این آگاهی برسند که به این سفر نروند. مگر مردم همه باید به زیارت بروند و مگر الان که سال‌هاست کسی به سوریه نرفته است، اتفاقی افتاده؟

این نماینده در پایان تأکید داشت: خانه کعبه در همه جا وجود دارد. اگر مقصود خداست، خدا همه جا هست. اگر کسی بخواهد از اینجا هم به آن می‌رسد، مردم باید یکجا بایستند و بگویند ‌به عمره نمی‌روند تا این‌ها ادب شوند و این کار قانون نمی‌خواهد.

وی در ادامه افزود: اگر سازمان حج و زیارت به خاطر پول این کار را انجام می‌دهد، بیاید و هر چقدر اعتبار لازم دارد، ما دو برابر آن را از بودجه به آ‌نها بدهیم. غرور یک کشور نمی‌ارزد که با پول معامله شود و عزت و شرف یک ملت زیر سؤال رود.

پی نوشت: من حج عمره رفته ام. در مسجد النبی سر هر نماز در بخش زنانه به طور متوسط سه زن به آدم تنه می زنند که یکی از آنها چنان ضربه ای وارد می کند که به زمین می افتی. تا جایی که من دیده ام در حرم امام رضا اصلا امکان ندارد کسی مزاحم نماز خواندن دیگری شود. زوار امام رضا عموما با هم مهربان هستند و اگر کسی نیازی داشت کمک می کنند. دست کم همدیگر را به شکلاتی یا اگر نباشد لبخندی مهمان می کنند. خدام امام رضا هم حرمت زائر نگاه می دارند و اسوه ادب و نزاکتند. موزه های متعدد حرم امام رضا گنجینه عظیم ملی است. همین طور معماری حرم امام رضا و انواع و اقسام هنرهای ظریفه که از عهد تیموری به امروز در آن مجموعه هست. آن هم هنری از روی عشق و در نهایت حد متصور نه هنر تجاری  و باسمه ای.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

تقسیم وظایف

+0 به یه ن

من و همسرم تقسیم وظایف کرده ایم. او اخبار جدی مربوط به توافق هسته ای و دیگر اخبار مهم ایران و دنیا را می خونه می آد به من اهم آنها را خبر می ده تا دیگه من مجبور نباشم وقت بذارم اخبار و تحلیل ها و... بخوانم.
من هم جوک های وایبری مربوط به این رویداد ها را می خوانم و با نمک ترینش را به سمع و نظر ایشان می رسانم تا ایشان مجبور نباشند انبوهی از جوک ها را بخوانند.
.
.
.
.
.
فکر کنم سر من داره کلاه می داره. به ازای هر خبر ده تا جوک هست. حجم کار من خیلی بیشتره!


از شوخی گذشته، نظرتان در مورد توافق هسته ای اخیر چیه؟

پی نوشت: به مناسبت عید پاک بذارید قصه مذاکرات صلیبی عهد ساسانیان را بگویم.
گویا خسرو پرویز با روم شرقی که می جنگید صلیب حضرت عیسی را غنیمت برداشته بود آورده بود قلمرو خودش. بعد او ملکه پوراندخت مذاکره صلح کرد. از مفاد آن هم باز پس دادن صلیب بود.
مذاکره به نفع ایران بود. به تدبیر ملکه صلح نسبی برقرار شد. در زمان کوتاه سلطنت این ملکه مالیات ها کم شد و به جای جنگ صرف بازسازی راه ها و پل ها شد.


از حافظه نقل کردم. شاید دقیق نباشد. متن بالا بیشتر قصه گویی است تا مطلب قابل استناد

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

شرط اول قدم آن است

+0 به یه ن

یاشار:
salam
hardan başlamaliyik? məncə NGO tasis elamaq lazimdir bu
zamanda . çün birləşmak lazimdir ....bir yerə yığışmaq.

مینجیق:
سلام
اجازه بدهید فارسی جواب بدهم که سایر دوستان هم متوجه بشوند. تاسیس NGO ایده خوبی است. در سی و یک شهریور سال 92 دو نوشته در این زمینه داشتم که می توانید در لینک های زیر بیابید:
http://yasamanfarzan.arzublog.com/post-39321.html

http://yasamanfarzan.arzublog.com/post-39322.html

شاید برای شروع ایجاد یک گروه وایبری یا گروه جی-میلی از افرادی با نگرش مشابه قدم مناسبی باشه. در این گروه در مورد "این که چه می خواهیم" و "چه می توان کرد" می شه بحث کرد تا به یک همگرایی رسید. به علاوه در این گروه می شه افراد را شناخت و دید کی فرد عمل هست. کی لاف زن هست و بس. کی اهل دعوا راه انداختن هست و.....
بعدش در انجام کار تیم و گروه را با دقت بیشتری می شه انتخاب کرد. اگر یک گروه وایبری بپاشه خیلی مهم نیست چون هزینه ای نداشته اما اگر بعد از دوندگی های بسیار و گرفتن مجوز ان-جی-او یا انجمن یا .... اگر عده ای بنای ناسازگاری بذارن و گروه بپاشه خیلی جای تاسف خواهد داشت.

پی نوشت: یک نکته دیگه هم این هست که اتجمن یا ان-جی-او یا حتی یک گروه وایبری باید جذابیتی برای اعضا داشته باشه که بیایند. بعید می دانم مردم این دوره و زمانه بدون آن که نفع شخصی ای  مستتر باشه  فقط برای یک هدف والا بخواهند وقت و انرژی و.... بذارند. کم پیدا می شوند که بخواهند بکنند. راستش را بخواهید مردم دوره و زمونه های قبل هم همین بودند اما ادعای خلوص و فداکاری و... بیشتر می کردند. مردم این دوره زمانه دست کم از این جهت رو راست تر هستند. شاید این جاذبه درج فعالیت در رزومه باشه شاید جو شادو طنز گونه و تفریحی باشه شاید-چنان که افتد و دانی- مختلط بودن باشه و..... (البته باید حد و حدود را و خطوط قرمز را مشخص کرد. ماتی میخانا سی ایستمیروخ!) خلاصه یک جذابیتی باید داشته باشد که دامنه اش وسیع و تاثیرگذار باشه. مگر این که گروه را خیلی کوچک از عده ای بسیار محدود از افراد متعهد بگیری که البته اون هم آسیب های خود را داره. می تونه بعد از مدتی به یک جمع خشک مغز و متعصب و ناآشنا به واقعیت های روز تبدیل بشه که اندکی بعد سر هیچ چی بیافتند به جون هم و همدیگر را به سست عنصری متهم کنند.
از تجارب انجمن های دیرپا که خوشبختانه در همین تبریز خودمان کم نیستند استفاده کنید تا راز ماندگاری  انجمن را کشف کنید و سنگ بنا از همان ابتدا درست بذارید.
پی نوشت دوم:  این هم یک تجربه ناموفق اما آموزنده و قابل تامل
پی نوشت سوم: ایجاد گروه و.... هم یک استعداد خاص و یک جذبه می خواهد. شرایط و موقعیتی می خواهد.  به قول حافظ "آنی" می خواهد. تحربه به من نشان داده که شخصا این "آن" را ندارم. شما تجربه کنید اگر آن "آن" را داشتید که چه بهتر! اگر نه، بذارید دوستی که چنین "آنی" دارد پیش قدم شود. شما از او حمایت کنید. نقش حمایتی هم کم نقشی نیست. اتفاقا تجربه به من نشان داده که شخصا در این نقش حمایتی خوش می درخشم.
پی نوشت چهارم: اگر گروهی ساخته اید که خوش و خرم و سازنده به جلو می رود در اضافه کردن افراد جدید بسیار دقیق و محافظه کار باشید. ممکن هست فرد جدید گروه تان را به هم بزند. من در این مورد تجربه تلخی دارم.
فکر نکنید که اضافه کردن فردی مشهور و مجرب که سابقه رهبری انجمن ها ی متنوع را دارد لزوما باعث ارتقا گروه شما خواهد شد. چه بسا بیاید و همه چیز را خراب کند. متاسفانه در کشور بسیاری از این افرادی که به این سبب مشهور هستند در واقع چنین رویه ای در پیش می گیرند. 1) تا می بینند گروهی و انجمنی از افراد بی نام و نشان کاری سازنده پیش گرفته اند ظاهر می شوند و خود را جزو آنها معرفی می کنند. چون در این میان تنها او معروف هست تمام دستاوردهای گروه به اسم او مصادره می شود. (2) بعد از مدتی با دروغ و کلک و تفرقه افکنی گروه را از هم می پاشد. (3) گروه را ترک می کند و این گونه تبلیغات می کند که تا من از گروه خارج شدم گروه از هم پاشید. بی خبران هم گمان می کنند همه دستاوردهای گروه از او بوده و ضامن بقای گروه هم او بوده و بس. غافل از این که کاملا برعکس بوده.
خلاصه حواستان به این آسیب  باشد.
پی نوشت پنجم: خود سرانه شخصی را به گروهی که خوب جلو می رود اضافه نکنید. با همه اعضای گروه مشورت کنید. اگر کسی در این میان شخص تازه وارد را بهتر از شما می شناسد اما در مورد آمدنش ذوق و شوق نمی دهد تقریبا مطمئن باشید که ته دلش راضی نیست. از او بدی هایی می داند که به هر علت از باز گفتن آنها در جمع ابا دارد. نظر خنثی و یا حتی سکوت او را به مخالف شدید تعبیر کنید.
پی نوشت ششم: اگر از قبل ساختاری وجود دارد که به اهداف شما نزدیک هست زحمت ایجاد ساختار جدید به خود ندهید. به جای آن سعی در تقویت ساختار موجود کنید. اگر هم فکر می کنید ساختار مزبور دچار انحرافی شده بهتر است سعی کنید جریانی راه بیاندازید که آن ساختار را به راه اصلی برگردانید. ساختارهای موازی متعدد از بلاهای کشور ما در حال حاضر هستند. نسل قبل با ایجاد ساختارهای موازی سرمایه های کشور را به هدر دادند. به خاطر خودخواهی هایشان بود. می خواستند عنوان پرطمطراق "بنیانگذار ...." یدک بکشند.
به نظر من وقتش رسیده که بت سازی از بنیانگذاران  موسسات و انجمنها دست بکشیم و به جایش از کسانی تکریم کنیم که نهادی که کج می رفت به راه راست باز گرداندند. 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ]